معنی بی اعتنایی
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Cold Shoulder, Coolness, Cut, Detachment, Frostiness, Indifference, Nonchalance, Short Shrift, Shrug, Snub
فرهنگ واژههای فارسی سره
کلمات بیگانه به فارسی
رویگردانی
فارسی به عربی
واژه پیشنهادی
کم محلی
کنایه از بی اعتنایی کردن
پسِ زانو افکندن
بی اعتنایی به سخنان یاوه و بیهوده
گوش از بیهوده ها مدهوش کردن
بی اعتنایی و بی مهری نسبت به کسی
سرگرانی
کنایه از بی توجهی و بی اعتنایی کردن
فکندن از پس پشت
فارسی به آلمانی
Cold, Eis (n), Eis [noun], Strong cold thing
گویش مازندرانی
پیشانی، بی اعتنایی
معادل ابجد
554