معنی بی‌دین

بی‌دین
معادل ابجد

بی‌دین در معادل ابجد

بی‌دین
  • 76
حل جدول

بی‌دین در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌دین در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • بی‌کیش، خدانشناس، فاسق، کافر، لامذهب، مرتد، مشرک، ملحد،
    (متضاد) خداشناس، دیندار، مومن. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

بی‌دین در لغت نامه دهخدا

  • بیدین. (ص مرکب) (از: بی +دین) کافر و بیراه و بی مذهب. (آنندراج). بی کیش و بی مذهب و ملحد. (ناظم الاطباء). کافر. بی کتاب. که دین ندارد. (یادداشت مؤلف). آنکه دین ندارد. بی کیش. لامذهب. مقابل دیندار. زندیق. (مهذب الاسماء):
    بمن بر پس از مرگ نفرین بود
    همان نام من پیر بی دین بود.
    فردوسی.
    گرانمایه کسری ورا یار گشت
    دل مرد بیدین پرآزار گشت.
    فردوسی.
    نگون بخت را زنده بردار کرد
    سر مرد بیدین نگونسار کرد.
    فردوسی.
    ای ملکی کز تو به هر کشوری
    بهره ٔبیدینان گرم و عناست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

بی‌دین در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (صفت) آنکه دین ندارد بی کیش لامذهب مقابل دیندار.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید