معنی بیگناه

حل جدول

بیگناه

بری، معصوم


بی‌گناه

بری

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌گناه

بی‌تقصیر، مبرا، بی‌گنه، معصوم،
(متضاد) گناهکار، بزهکار

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

فارسی به ایتالیایی

بیگناه

innocente

ضرب المثل فارسی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

معصوم

بیگناه

انگلیسی به فارسی

seely

بیگناه


innocent

بیگناه

آدم بیگناه

بیگناه، معصوم

ایتالیایی به فارسی

ingenuo[adverb]

بیگناه , بی تقصیر , مبرا , مقدس , معصوم , ادم بیگناه , ادم ساده , بی ضرر.

فرهنگ فارسی هوشیار

بری ء

بیگناه پاک، بیزار برکنار

عربی به فارسی

بریء

بیگناه , بی تقصیر , مبرا , مقدس , معصوم , ادم بیگناه , ادم ساده , بی ضرر

معادل ابجد

بیگناه

88

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری