معنی بینش

بینش
معادل ابجد

بینش در معادل ابجد

بینش
  • 362
حل جدول

بینش در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بینش در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • بصیرت، بینایی، خرد، آگاهی، دانش، درک، دید، شعور، شناخت، فرهنگ، فضل، کمال، معلومات، وقوف. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

بینش در فرهنگ معین

  • رؤیت، بصیرت. [خوانش: (نِ) (اِمص.)]
لغت نامه دهخدا

بینش در لغت نامه دهخدا

  • بینش. [ن ِ] (اِمص) اسم مصدر از دیدن. قدرت دید. بینائی. بصارت. (از آنندراج):
    من رسالات و دواوین و کتب سوخته ام
    دیده ٔ بینش این حال ضرر بگشائید.
    خاقانی.
    هرگاه که بینش تو گردد بکمال
    کوری خود آن زمان توانی دیدن.
    عطار.
    باد را بی چشم گر بینش نداد
    فرق چون میکرد اندر قوم عاد.
    مولوی.
    بینش ما نیاورد طاقت حسن روی او.
    سعدی.
    دیدن حسن رخت می آورد در دیده آب
    بینش خورشید بینا برنتابد بیش از این.
    سلمان ساوجی.
    || بصیرت درک اشیاء. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

بینش در فرهنگ عمید

  • بینایی، بینندگی،

    بصیرت،

    نگاه، نظر،
فارسی به انگلیسی

بینش در فارسی به انگلیسی

  • Conception, Estimation, Horizon, Image, Imagery, Insight, Light, Perception, Theory, Vision, World. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

بینش در فارسی به عربی

  • استخبارات، بصر، بصیره، حدس، نظر
فرهنگ فارسی هوشیار

بینش در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه