معنی بیمناک

بیمناک
معادل ابجد

بیمناک در معادل ابجد

بیمناک
  • 123
حل جدول

بیمناک در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بیمناک در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • ترسو، ترسیده، متوحش، مرعوب، مستوحش، وحشتزده، هراسان،
    (متضاد) جسور، ترسناک، ترسو، خوفناک، سهمناک، هولناک، اندیشناک، متوهم. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

بیمناک در فرهنگ معین

  • ترسنده، بیم دارنده، ترسناک،
لغت نامه دهخدا

بیمناک در لغت نامه دهخدا

  • بیمناک. (ص مرکب) ترسنده و خائف. (فرهنگ نظام). ترسناک. (آنندراج). جبان. (ناظم الاطباء). هراسناک. (یادداشت مؤلف):
    موی سر جغبوت و جامه ریمناک
    وز برونسو باد سرد و بیمناک.
    رودکی.
    یکی کار دارم ترا بیمناک
    اگر تخت یابی اگر تیره خاک.
    فردوسی.
    - بیمناک کردن، ترسناک کردن. هراسناک کردن:
    زری کآدمی را کند بیمناک
    چه در صلب آتش چه در ناف خاک.
    نظامی.
    || خطرناک. آکنده از خطر. پرخطر: و راه بیمناک نبود. (تاریخ سیستان).
    پیر در آن بادیه ٔ بیمناک
    داد بضاعت به امینان خاک. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

بیمناک در فرهنگ عمید

  • بیم‌دارنده، ترسنده،

    ترسناک، ترس‌آور،
فارسی به انگلیسی

بیمناک در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

بیمناک در فارسی به عربی

  • حذر، خائف، ماقت، متردد
فرهنگ فارسی هوشیار

بیمناک در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ترسناک، هراسناک (صفت) ترسنده بیم دارنده، ترسناک ترس آور.
فارسی به آلمانی

بیمناک در فارسی به آلمانی

  • Furchtbar [adjective], Verhaßt, Zuwider [adjective], Besorgt, Säuberlich, Sorgfältig, Sorgsam, Vorsichtig. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
عبارت های مشابه