معنی بیجاده

بیجاده
معادل ابجد

بیجاده در معادل ابجد

بیجاده
  • 25
حل جدول

بیجاده در حل جدول

فرهنگ معین

بیجاده در فرهنگ معین

  • (دِ) (اِ.) نوعی از سنگ های قیمتی مانند یاقوت، کهربا.
لغت نامه دهخدا

بیجاده در لغت نامه دهخدا

  • بیجاده. [دَ / دِ] (اِ) نوعیست از جوهر. طبیعت وی گرم و خشک و معدنش کوههای مشرق و کهربا و کاه ربای است و معنی ترکیبی بیجاده بی راه است چه جاده بتازی زبان راه فراخ است. (شرفنامه ٔ منیری). بیجاده نوعی از یاقوت است. (برهان). بیجاد. (صحاح الفرس). بیجاد. بیجادق. بیجیدق. بجاذه. بجادی: و اندر بدخشان معدن سیم است و زر و بیجاده و لاجورد. (حدود العالم). سنگلنج بر دامن کوه است و معدن بیجاده ٔ بدخشی و لعل اندر این کوه است. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

بیجاده در فرهنگ عمید

  • نوعی یاقوت سرخ،
    عقیق،
    کهربا: شد آن تخت شاهی و آن دستگاه / زمانه ربودش چو بیجاده کاه (فردوسی: ۱/۵۲)،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

بیجاده در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید