معنی بنغازی

حل جدول

بنغازی

شهری در لیبی


بنغازی، طرابلس

شهری در لیبی


بنغازی ، طرابلس

شهری در لیبی


شهری در لیبی

بنغازی، طرابلس

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

اسقب

اسقب. [اُ ق ُ] (اِخ) شهری از عمل برقه و بدان منسوبست ابوالحسن یحیی بن عبداﷲبن علی اللخمی الراشدی الاسقبی. (معجم البلدان). قصبه ای است در برقه یعنی بنغازی. (قاموس الاعلام ترکی).


عمرمختار

عمرمختار. [ع ُ م َ م ُ] (اِخ) عمربن مختاربن عمر منفی. مشهور به عمرمختار. ازمجاهدان بزرگ قرن اخیر در طرابلس غرب. اصل او از قبیله ٔ مِنفه از قبایل بادیه ٔ برقه بود و بسال 1275 هَ.ق. در بطنان متولد شد و بسال 1312 هَ.ق. به سودان سفر کرد و تا سال 1321 هَ.ق. در آنجا بود، سپس به برقه بازگشت. و چون بسال 1329 هَ.ق. ایتالیا شهر بنغازی را اشغال کرد، وی پیشرو نهضت و مبارزه بر ضد اشغالگران شد و حدود سی سال بین او و یارانش با قوای ایتالیا جنگها و مبارزات سختی ادامه یافت و سرانجام بسال 1350 هَ.ق. از طرف نیروی دشمن غافلگیر شد و او را دستگیر ساخته به بنغازی بردند و چند روز پس از دستگیری او را اعدام کردند. (از الاعلام زرکلی از «عمرالمختار» تألیف احمد محمود، و برقه العربیه ص 488).


اجدابیة

اجدابیه. [اَ بی ی َ] (اِخ) شهری است به افریقیه (دمشقی)، بین برقه و طرابلس غرب و بین آن و زویله در حدود یکماهه راه است. (به قول ابن حوقل). ابوعبید البکری گفته است که زمین آن هموار و آبش گوارا و دارای چشمه ٔ عذب و بستانهای لطیف ونخلستان بسیار است و از درختان جز اراک در آنجا یافت نشود و در آن جامعی است نیکوبنا که ابوالقاسم قائم بن عبیداﷲ المهدی ساخته و آن را صومعه ای هشت گوش نیکوکرده است و گرمابه ها و مهمانسراها و بازارهای پرجمعیت دارد. و از آنجاست ابراهیم بن اسماعیل بن احمدبن عبداﷲ طرابلسی. (معجم البلدان). مؤلف قاموس الأعلام گوید: قصبه ای است در طرف غربی برقه، یعنی بنغازی، در شمال غربی قصبه ٔ اوجله و او را در ساحل بندر و قلعه ای است و در آن اشجار و نخل بسیار است و آبی گوارا داردو مسجد بزرگی در زمان ملوک فاطمی، قائم بن مهدی بدان جا بنا کرده است و صومعه ای نیز بدان جاست هشت گوش و امروز خرابست. ابن اجدابی منسوب بهمین اجدابیّه است.

معادل ابجد

بنغازی

1070

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری