معنی بطورناگهانی
حل جدول
اتفاقی
فارسی به عربی
انگلیسی به فارسی
بطورناگهانی غضبناک شدن
فرانسوی به فارسی
تراز , بطورناگهانی غضبناک شدن , بهیجان امدن , چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره) , سرخ شدن , قرمز کردن , اب را با فشار ریختن , سیفون توالت , ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان) , تراز کردن (گاهی باup).
سوئدی به فارسی
تراز، بطورناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره)، سرخ شدن، قرمز کردن، اب را با فشار ریختن، سیفون توالت، ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان)، تراز کردن (گاهی با up)،
spola
تراز، بطورناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره)، سرخ شدن، قرمز کردن، اب را با فشار ریختن، سیفون توالت، ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان)، تراز کردن (گاهی با up)،
blodvallning
تراز، بطورناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره)، سرخ شدن، قرمز کردن، اب را با فشار ریختن، سیفون توالت، ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان)، تراز کردن (گاهی با up)،
فنلاندی به فارسی
سرخ شدن , شرمنده شدن , سرخی صورت در اثر خجلت, تراز , بطورناگهانی غضبناک شدن , بهیجان امدن , چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره) , سرخ شدن , قرمز کردن , اب را با فشار ریختن , سیفون توالت , ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان) , تراز کردن.
punastua
سرخ شدن , شرمنده شدن , سرخی صورت در اثر خجلت, تراز , بطورناگهانی غضبناک شدن , بهیجان امدن , چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره) , سرخ شدن , قرمز کردن , اب را با فشار ریختن , سیفون توالت , ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان) , تراز کردن , قرمز کردن , قرمز شدن.
puna
شکوفه , شکوفه کردن , گل دادنی , بکمال وزیبایی رسیدن, سرخ شدن , شرمنده شدن , سرخی صورت در اثر خجلت, تراز , بطورناگهانی غضبناک شدن , بهیجان امدن , چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره) , سرخ شدن , قرمز کردن , اب را با فشار ریختن , سیفون توالت , ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان) , تراز کردن.
elmys
بستن , محکم زدن , چتری بریدن (گیسو) , صدای بلند یا محکم , چتر زلف, پوتین یاچکمه , اخراج , چاره یافایده , لگدزدن , باسرچکمه وپوتین زدن, اروین , ورزیدگی , کارازمودگی , تجربه , ازمایش , تجربه کردن , کشیدن , تحمل کردن , تمرین دادن, تراز , بطورناگهانی غضبناک شدن , بهیجان امدن , چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره) , سرخ شدن , قرمز کردن , اب را با فشار ریختن , سیفون توالت , ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان) , تراز کردن , لگدزدن , باپازدن , لگد , پس زنی , تندی, نی بوریا , بوریا , انواع گیاهان خانواده سمار ,یک پر کاه , جزءی , حمله , یورش , حرکت شدید , ازدحام مردم , جوی , جویبار , هجوم بردن , برسر چیزی پریدن , کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن, هیجان , بهیجان اوردن , بتپش دراوردن , لرز , لرزه.
اسپانیایی به فارسی
تراز، بطورناگهانی غضبناک شدن، بهیجان امدن، چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره)، سرخ شدن، قرمز کردن، اب را با فشار ریختن، سیفون توالت، ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان)، تراز کردن، با اب شستن، با اب پاک کردن، شستشو.
عربی به فارسی
ریزش , جریان , انبوهی , اروغ زدن , مانند اروغ بیرون اوردن , بازور خارج شدن (مثل گلوله از تفنگ) , باخشونت ادا کردن (مثل فحش و غیره) , بشدت بیرون انداختن , اروغ , روانی , مد (برابر جزر) , سلا ست , جاری بودن , روان شدن , سلیس بودن , بده , شریدن , تراز , بطورناگهانی غضبناک شدن , بهیجان امدن , چهره گلگون کردن (در اثر احساسات و غیره) , سرخ شدن , قرمز کردن , اب را با فشار ریختن , سیفون توالت , ابریزمستراح را باز کردن (برای شستشوی ان) , تراز کردن , نفوذ , رخنه , تاثیر , ورود , هجوم , لوله , دهانه , شیراب , ناودان , فواره , فوران , جوش , غلیان , پرش , جهش کردن , پریدن , فواره زدن , فوران کردن
لغت نامه دهخدا
عروسی. [ع َ] (اِخ) نام او مصطفی بن محمدبن احمدبن موسی عروسی است. او فقیه شافعی مذهب مصری بود و به سال 1213 هَ.ق. متولد شد و در سال 1281 عهده دار مشیخه ٔ الازهر گشت، و بسبب برخی مقررات جدید که ابداع کرد (از آن جمله برقرار کردن امتحان مدرسان ازهر بوده است) به سال 1287 هَ.ق. بطورناگهانی از سمت خود عزل شد. او را کتابهائی است، ازجمله: 1- احکام المفاکهات فی أنواع الفنون المتفرقات. 2- الانوار البهیه فی بیان أحقیه مذهب الشافعیه.3- العقود الفرائد فی بیان معانی العقائد. 4- کشف الغمه فی تقیید معانی أدعیه سیدالامه. 5- نتائج الافکار القدسیه، که حاشیه ای است بر شرح زکریا انصاری بر رساله ٔ قشیریه در تصوف، در چهار جزء. (از الاعلام زرکلی از تاریخ الازهر و خطط مبارک و الازهر فی الف عام).
معادل ابجد
354