معنی بردیا

لغت نامه دهخدا

بردیا

بردیا. [ب َ دَی ْ یا] (اِخ) موضعی یا نهری است در شام. (از منتهی الارب).

بردیا. [ب َ] (اِخ) پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجیه. (قرن ششم قبل از میلاد) کمبوجیه پس از جلوس (529 ق.م.) وی را مخفیانه کشت. هنگامی که کمبوجیه در مصر بود گوماتای مغ خود را بردیا معرفی و قیام کرد و بهمین مناسبت به بردیای دروغین معروف است. (دایره المعارف فارسی). داریوش کبیر این مرد را کشت.
- بردیای دروغین، گوماتای مغ. رجوع به گوماتا و داریوش کبیر شود.

نام های ایرانی

بردیا

پسرانه، نام یک شاهزاده (برادر کمبوجیه پسر کوروش بزرگ)، نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه

معادل ابجد

بردیا

217

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری