معنی برتوله

حل جدول

برتوله

شیمیدان فرانسوی کاشف خاصیت رنگ زدایی کلر

کاشف خاصیت رنگ زدایی کلر

شیمی دان فرانسوی کاشف خاصیت رنگ زدایی کلر


کشف کلود برتوله

علم بی رنگ کنندگی کلر


شیمیدان‌ فرانسوی‌ کاشف‌ خاصیت‌ رنگ‌ زدایی‌ کلر

برتوله


شیمی دان فرانسوی کاشف خاصیت رنگ زدایی کلر

برتوله


کاشف خاصیت رنگ زدایی کلر

برتوله


علم بی رنگ کنندگی کلر

کشف کلود برتوله

لغت نامه دهخدا

گای لوساک

گای لوساک. (اِخ) ژزف لویی گی لوساک. عالم فرانسوی متبحر در فیزیک و شیمی در شهر سن لئونارد نوبلا (هت وین [هُروی]) متولد شد. وی پس از فراغ از تحصیل در دارالفنون پاریس در آزمایشگاه برتوله به تحقیق مشغول گردید. و قانون انبساط گازها را که به نام خود او (قانون گای لوساک) مشهور است کشف کرد. در سال 1804 م. بمنظور کاهش شدت پیل مغناطیسی زمینی دوبار با بالن، تا چند کیلومتر ارتفاع صعود کرد (نخستین بار با بیو و بار دوم تنها) در سال 1816 به سمت استاد شیمی در دارالفنون پاریس منصوب شد سپس به عضویت فرهنگستان علوم فرانسه نائل آمد و بعد به نمایندگی پارلمان فرانسه انتخاب گردید. (1778- 1850 م.).

انگلیسی به فارسی

Laplas

پیتر سیمون لاپلاس در 23 مارس 1749 در حوالی پون لوک فرانسه متولد شد پدرش دهقان فقیری بود و از کودکی خودش اطلاعی در دست نیست لاپلاس از جمله مؤثرترین دانشوران در طول تاریخ می باشد او به محض اینکه ریاضیدان مشهوری شد و افتخاراتی کسب نمود اصل و نسب خود را مخفی نگاه می داشت، مشهور است که لاپلاس برای ملاقات دالامبر ریاضیدان با ارزش در یکی از روزهای سال 1770 به خانه او می رود و با وجود توصیه هایی که ارائه می دهد کمک قابل توجهی از طرف زیاضی دان بزرگ نسبت به او نمی شود لاپلاس مایوس نمی شود و نامه ای برای دالامبر می فرستد و در آن افکار خویش را درباره اصل مکانیک شرح می دهد دالامبر به محض خواندن نامه نویسنده را احضار می کند و به او می گوید چنانچه ملاحظه میکنید من به توصیه و سفارش ترتیب اثر نمی دهم ولی شما برای شناساندن خود وسیله خوبی بدست آوردید دالامبر فوراٌ‌لاپلاس را به سمت استاد مدرسه نظامی پاریس انتخاب می کند. در مرحله اول لاپلاس نوشته هایی در باره مسائل حساب انتگرال، اختر شناسی، ریاضی کیهان شناسی نظریه بازیهای بخت آزمایی و علیت تالیف کرد در این دوره سازنده وی سبک و شهرت و موضع فلسفی و برخی شیوه های ریاضی خود را ساخته و پرداخته کرد و برنامه ای برای پژوهش در دو زمینه - احتمالات و مکانیک آسمانی - تنظیم نمود که بقیه عمر را به کار ریاضی در باره آنها پرداخت در مرحله دوم در هر دو زمینه به بسیاری از نتایج عمده ای رسید که به سبب آنها مشهور است و بعدها آنها را در رساله های بزرگ خو«مکانیک سماوی 1799- 1825) و نظریه تحلیلی (1812) گنجانید اطلاع از بخش اعظم این مسائل به وسیله شیوه های ریاضی صورت گرفت که او در آن زمان یا قبل از آن، به وجود آورد ابداع کرده بود مهمترین آنها عبارتند از توابع مولد، که از آن پس به نام وی خوانده شدند. بسط، که آن نیز در نظریه دترمینانها به نام وی گردید، تغییر مقادیر ثابت به منظور رسیدن به راه حلهای تقریبی در انتگرال گیری عبارتهای اختر شناسی و ابع گرانشی تعمیم یافته که بعدها با دخالت پواسون به صورت تابع پتانسیل برق و مغناطیس قرن 19 در آمد همچنین در طی همین دوره بود که لاپلاس به سومین حوزه علایقش - یعنی فیزیک که با همکاری لاوازیه در زمینه نظریه گرما بود، وارد گردید و تا حدودی در نتیجه آن همکاری بود که وی تبدیل به یکی از اعضای مؤثر حلقه درونی مجمع ملی شد. اولین مسئله مورد توجه لاپلاس دنبال نمودن کار اسحاق نیوتن بود زیرا اسحاق نیوتن قانون اصلی مکانیک آسمانی را یافته بود و لاپلاس می خواست این قانون را در مورد تمام اجسام منظومه شمسی به کار برد لاپلاس شروع به تعیین قوانین مکانیک سیارات کرد تا نشان دهد که این اجسام مانند سایر اجسام تابع قوانین فیزیکی هستند اولین موضوعی که لاپلاس نزد خود مطرح می کند موضوع ثبات دستگاه شمسی است که آیا به وضعی که داراست می ماند یا بالاخره ماه روی زمین سقوط می کند و سیارات بر جرم خورشید پرتاب شده و معدوم می گردند اسحاق نیوتن هم این سؤال را مطرح کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که باید گاهگاهی دست خداوند در کار بیاید و حرکات آنها را به جریان عادی برگرداند ولی لاپلاس گفت اگر چه وضع سیارات نسبت به خورشید تغییر می کند ولی این تغییرات تناوبی است لاپلاس تمام این اکتشافات را تحت عنوان مکانیک آسمانی منتشر ساخت ولی چون فهم مطالبش برای همه کس مقدور نبود لذا تصمیم گرفت کتابی دیگر بنویسد که مردم عادی هم از آن بهره مند گردند این کتاب تحت عنوان شرح دستگاههای جهانی منتشر شد. لاپلاس علاوه بر نجوم و ریاضیات استادی عالیقدر در علم فیزیک بود و در باره لوله های موئین و انتشار امواج صوتی مطالعات فراوانی داشت از مهمترین آثار لاپلاس تئوری تحلیلی احتمالات را که در سال 1812 نوشته است می توان نام برد لاپلاس را که دانشمندی بی همتا می توان گفت متاسفانه نسبت به تمام حکومتهایی که پی در پی عوض می شدند تملق می گفت و از آنها استفاده می کرد در مقابل ناپلئون تا زانو تعظیم می کرد و به همین علتها بود که از طرف امپراطور به مقامهای کنت - سناتور - ریاست مجلس سنا انتخاب شد با وجود اینها وقتی ناپلئون اسیر شد به او پشت کرد و به عزلش رای داد و خود را در دامان لویی هجدهم انداخت و از طرف او به سمت رئیس کمیته تجدید تشکیلات مدرسه پلی تکنیک و عضو مجلس عیان انتخاب شد. لاپلاس با تمام این اوصاف جوانان را تشویق و کمک می کرد به طوری که روزی یکی از اکتشافات جوان ناشناسی بنام بیو از طرف آکادمی مورد تمجید قرار گرفت او را نزد خود خواند و معلوم گردید لاپلاس قبلاٌ این اکتشاف را مورد مطالعه قرار داده سات. لاپلاس اواخر عمر را در آرکوری نزدیک پاریس در عمارت ییلاقی خود که نزدیک دوستش برتوله بود گذارنید او روز 5 مارس 1812 در 78 سالگی در گذشت در


cauchy

اوگستن کوشی در 21 اوت سال 1789 در پاریس متولد شد پدرش مردی مقدس و مادرش زنی با تقوا بود کوشی نزد پدر تعلیم دید پدری که مقامهای اداری بالایی را بر عهده داشت از جمله نخستین منشی مجلس سنا بود خانواده کوشی در آرکوی در همسایگی لاپلاس و برتوله زندگی می کردند در سال 1800 که پدرش به سمت منشی مجلی سنا انتخاب شد اوگستن کوچک و فعال را همراه خود به آنجا برد لاگرانژ متوجه استعداد او گردیده بود و به دوست خود لاپلاس گفته بود: او روزی ریاضی دان بزرگی خواهد شد و همگی ما را خواهد گرفت طولی نکشید که کوشی در 15 سالگی جایزه بزرگ امپراطور را در ادبیات قدیم برد کوشی در سال 1805 به تحصیل در مدرسه پلی تکنیک و در سال 1807 در مدرسه پلها و راهها پرداخت و در همان سال با مقام شاگرد اولی فارغ التحصیل شد. در سال 1813 به پاریس بازگشت و در سال 1815 موافقت کرد که (از طریق انتصاب) جای گاسپار مونژ جمهوری خواه و طرفدار بناپارت را که اخراج شده بود بگیرد از سال 1814 در مدرسه پلی تکنیک تدریس کرد وکرسیهای دیگری را در دانشکده علوم و کولژ دو فرانس تصدی نمود در سال 1817 و در سن 28 سالگی با آلوئیزدوبور، دختر (یا نوه) ناشر اکثر آثارش ازدواج کرد پس از انقلاب در ژوئیه 1830 او نه تنها از یاد کردن سوگند وفاداری - که معنیش از دست دادن کرسی استادی بود - سرپیچید بلکه جلای وطن کرد و معلوم نیست که چرا این کار را کرد.کوشی از سال 1820 تا 1830 تئوری توابع یک متغیر موهومی را بنا نهاد و همین تئوری است که امروزه بزرگترین عنوان افتخار او محسوب می شود کوشی که کاتولیک مؤمنی بود نقش عمده ای در مؤسسه ای خیریه کلیسایی به عهده گرفت شهرت او شهرت فردی متعصب، خودخواه، تنگ نظر بوده است آبل او را دیوانه، بی نهایت کاتولیک و متعصب می نامید. کوشی بر ریاضیات تسلط نیافت بلکه ریاضیات بر او مسلط شد هر گاه فکری به ذهنش خطور می کرد نمی توانست برای نشر آن لحظه ای انتظار بکشد پیش از آن که ماهنامه گزارشها به وجود آید او مجله ای خصوصی بنام تمرین های ریاضی بنیان نهاد که 12 شماره یک سال آن را خود او با نامحتملترین موضوعات و نظم پر کرده بود. در کمتر از بیست سال ماهنامه گزارشها 589 یادداشت از او منتشر کرد و بسیاری از نوشته های دیگر به چاپ نرسید روی هم رفته او دست کم 7 کتاب و 800 مقاله انتشار داد در نقل قول از دیگران دقیقتر از ریاضیدانان روزگار خود بود بیشتر آثار او حکایت از شتابزدگی دارند اما نامرتب یا شلخته وار نوشته نشده اند کوشی 16 مفهوم و قضیه فقط در مبحث کشسانی دارد یعنی تعداد مفاهیم و قضایای او از تعدادی که نام ریاضیدانان دیگر را بر خود دارند بیشتر است همه آنها در شکل نهایی خود ساده و بنیادینند کتاب درسی وی به نام دوره تحلیل ریاضی که در سال 1821 منتشر شد تاثیر نیرومندی بر معاصرانش گذاشت معیارهای همگرایی را کشف و بیان نمود و علامت جذر را به کار برد قضیه لاگرانژ و قضیه باقیمانده خود را با اثبات رسانید نخست از راه انتگرال و سپس به وسیله قضیه مقدار میانگین که اندکی از حساب انتگرال کنار رفته بود در کتاب پرآوازه او به نام حساب حدها (1831- 1832) مسائل مربوط به همگرایی به مسائل مربوط به رشته های هندسی تحویل شده اند وی مفهومی را که ما از تداوم یا پیوستگی داریم اختراع کرد. کوشی بر خلاف گائوس که اکتشافات خود را پنهان می داشت تمام اکتشافات خود را به آکادمی فرستاد وی کسی بود که موفق شد اکتشافات گائوس را دو مرتبه کشف نماید. کتاب او به نام نوشته ای در باره انتگرالهای عین که بین دو حد موهومی گرفته شده اند و در سال 1825 منتشر شد گام بلندی بود به سوی آنچه اکنون قضیه انتگرال کوشی نامیده می شود او انتگرالها را در مسیرهای اختیاری در میدان مختلط تعریف کرد و از طریق معادله های دیفرانسیل کوشی - ریمان به وسیله حساب تغییرات اینواقعیت را استنتاج نمود. محصول کار او قضیه باقیمانده در مورد قطبها بود که به وسیله پ.آ لوران بسط یافت کوشی برای امتحان همگرایی رشته توانی خاص برای تابعهای ضمنی که به رشته مکانیک آسمانی لاگرانژ موسوم بود، در سال 1827 روشی ابداع کرد. او از طریق این کار فرمول انتگرال خود را از قضیه انتگرال خود استنتاج نمود. در سال 1846 مسیرهای انتگرالگیری بسته اختیاری را شناسانید و قضیه انتگرال خود را به وسیله آنچه امروزه فرمول گرین نامیده می شود به اثبات رسانید. کوشی در سال 1822 ابزار اساسی ریاضی نظریه کشسانی را به وجود آورد (چیزی که عده ای آن را بزرگترین دستاورد او به شمار می آورند) او معادله خود در باره تعادل صفحه کشسان را بر پایه نیرویی واحد یعنی کشش یا فشار استوار کرد نیرویی با همان ماهیت فشار ئیدرودینامیک... از سوی یک مایع بر سطح جسمی جامد... که از لحاظ اندازه و جهت ناشی از فشارهها یا کششهایی بود که بر سه صفحه

معادل ابجد

برتوله

643

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری