معنی بدکردار

بدکردار
معادل ابجد

بدکردار در معادل ابجد

بدکردار
  • 431
حل جدول

بدکردار در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدکردار در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • بدجنس، بدذات، زشت‌کار، شرور، شریر، ناجنس،
    (متضاد) نیک‌کردار، صالح، بدعمل، بدفعال، بدفعل، بدکار. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

بدکردار در لغت نامه دهخدا

  • بدکردار. [ب َ ک ِ] (ص مرکب) بدافعال و بدکار. (آنندراج). بدعمل و بدفعل. (ناظم الاطباء). مسی ٔ. (دهار). بدکنش. (یادداشت مؤلف): و متغلبان را که ستمکار بدکردار باشند خارجی باید گفت و با ایشان جهاد باید کرد و این میزانی است که نیکوکردار و بدکردار را بدان بسنجند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 93).
    نبینی حرص این جُهّال بدکردار را زآن پس
    که پیوسته همی دَرّند بر منبر گریبانها.
    ناصرخسرو.
    جزای کردار این بی باک بدکردار چیست ؟ (سندبادنامه ص 325). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

بدکردار در فرهنگ عمید

  • بدکار، بدکنش، کسی که کارهای زشت انجام می‌دهد،
فارسی به انگلیسی

بدکردار در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

بدکردار در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید