معنی بدریخت

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدریخت

بدترکیب، بدشکل، بدقیافه، بدگل، زشت، زشت‌رو،
(متضاد) چشم‌نواز، خوش‌ریخت، خوش‌قیافه، قشنگ

فارسی به انگلیسی

بدریخت‌

Deformed, Ugly

فرهنگ معین

بدریخت

(~.) (ص.) بدقیافه، زشت، دارای وضع ظاهری ناخوشایند.

فرهنگ عمید

بدریخت

بدشکل، بدهیکل، زشت‌اندام،


بدریختی

بدریخت بودن،

واژه پیشنهادی

بدریخت

اکبیر

فارسی به عربی

انگلیسی به فارسی

malformed

بدریخت

معادل ابجد

بدریخت

1216

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری