معنی بایگانی

لغت نامه دهخدا

بایگانی

بایگانی. (حامص) عمل بایگان. || ضبط. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان). نام دائره ای در ادارات دولتی و بنگاههای ملی که اعضاء آن مأمور ضبط و نگاهداری پرونده ها و نامه ها هستند و بهنگام مراجعه آن اسناد را در اختیار مراجعان میگذارند. این کلمه را میتوان در برابر ترکیب دفاتر خلود (تذکره الملوک ص 6 و 15) بکار برد. (یادداشت مؤلف).
- بایگانی شدن، ضبط شدن. در پرونده قرار گرفتن نامه.
- بایگانی کردن، ضبط کردن:
در دفتر عشق بدگمانی نکنی
با فکر رقیب ما تبانی نکنی
آن دل که به دست تو سپردیم بتا
زنهار که زود بایگانی نکنی.
؟

فارسی به انگلیسی

بایگانی‌

Archive, File

فارسی به ترکی

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ فارسی هوشیار

کمد بایگانی

گنجه بایگانی پوشه دان تونک بایگانی


بایگانی

ضبط شدن، در پرونده قرار گرفتن نامه، نگاهدارنده


آذر بایگانی

(صفت) منسوب به آذربایگان آذربایجانی

فرهنگ معین

بایگانی

(اِ.) جایی که در آن اسناد و مدارک اداری نگه داری می شود.

فرهنگ عمید

بایگانی

عمل بایگان، ضبط،
(اسم) جایی که نامه‌ها و اسناد ادارات دولتی یا بنگاه‌های ملی نگهداری می‌شود، آرشیو،

حل جدول

بایگانی

محل ضبط اسناد

معادل فارسی آرشیو

آرشیو

مترادف و متضاد زبان فارسی

بایگانی

آرشیو، ضبط، طبقه‌بندی (اسناد)، طبقه‌بندی شده

فارسی به عربی

بایگانی

ارشیف، ارشیفات


بایگانی کردن

ملف


بایگانی راکد

مشرحه

فارسی به آلمانی

بایگانی کردن

Akte (f), Brief (m), Datei (f), Einordnen, Einreiten, Feile (f), Feilen

معادل ابجد

بایگانی

94

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری