معنی بانکه

فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

بانکه

بانکه، غرابه ی شیشه ای، کوزه گلی سرپهن


بونکه

بانکه

لغت نامه دهخدا

بانکه

بانکه. [ک ِ] (فرانسوی، اِ) ضیافت. مهمانی. مهمانی بزرگ. || نام رساله ای خاص دیالوگ افلاطون.

فرهنگ فارسی هوشیار

بانکه

روسی بولونی از آوند ها

حل جدول

بانکه

ظرف دهان‌گشاد و معمولاً دردار برای نگهداری مواد خوراکی

ظرف دهان گشاد و معمولاً در دار برای نگهداری مواد خوراکی


ظرف شیشه‌ای جای ترشی و مربا

بانکه


ظرف دهانگشاد و معمولاً دردار برای نگهداری مواد خوراکی

بانکه


ظرف دهان گشاد و معمولاً در دار برای نگهداری مواد خوراکی

بانکه


ظرف ترشی

بانکه

انگلیسی به فارسی

Coiler can

ظرف فتیله - بانکه فتیله


Sliver can

بانکه فتیله - قوطی فتیله


Spinning can

بانکه - قوطی فتیله آماده ریسندگی

معادل ابجد

بانکه

78

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری