معنی باشگاه

لغت نامه دهخدا

باشگاه

باشگاه. (اِ مرکب) کلوب. کانون. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ایران). محلی خاص اجتماع گروهی از مردم با منظور معین. محل گرد آمدن پیوسته یا متناوب گروهی بر طبق آیین نامه ٔ خاص.

فارسی به انگلیسی

باشگاه‌

Club, Union

فارسی به ترکی

فرهنگ معین

باشگاه

(اِمر.) کلوپ، جایی برای ورزش و تفریح.

فرهنگ عمید

باشگاه

حیاط یا تالار بزرگ که در آنجا عده‌ای برای ورزش، بازی، تفریح، یا دیدوبازدید جمع می‌شوند، کلوب،

حل جدول

باشگاه

کلوپ

کلوپ ورزشی


باشگاه یونانی

آاِک


باشگاه شبانه

نایت‌کلاب


باشگاه امپراطور‏

فیلمی از مایکل هافمن


باشگاه فرانسه

لن


باشگاه سوئدی

ایکه سولنا

مترادف و متضاد زبان فارسی

باشگاه

انجمن، کانون، کلوب، مجمع، کلوپ، معهد، زورخانه، ورزشگاه

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

باشگاه

Keule (f), Klub (m), Knüppel (m), Schläger (m), Schlagholz (n)

فرهنگ فارسی هوشیار

باشگاه

محلی بزرگ که عده ای برای ورزش یا بازی و یا دید و بازدید جمع شوند

فارسی به ایتالیایی

باشگاه

federazione

معادل ابجد

باشگاه

329

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری