معنی بازیگر سریال دختران حوا
حل جدول
ایرج راد، یکتا ناصر، پوریا پورسرخ، گوهر خیراندیش، تینا آخوندتبار
دختران حوا
سریالی از سهیلی زاده
بازیگران سریال دختران حوا
ایرج راد
کارگردان سریال دختران حوا
سهیلی زاده
بازیگر سریال دختران حوا
ایرج راد
حوا
همسر آدم
همسرآدم، ام البشر
لغت نامه دهخدا
حوا. [ح َوْ وا] (اِخ) تلفظ فارسی حواء مادر آدمیان. زوجه ٔ آدم. اسمی است که آدم زوجه ٔ خود را بدان نامید و به معنی زندگی است و بدان واسطه حوا به ام البشر ملقب شد و چون حوا اطاعت امر حضرت اقدس الهی را ننمود، خداوند عالم غم و حزن او را دوچندان ساخت. گفتند که بزحمت اولادهاخواهی زایید و اشتیاق تو بشوهرت خواهد بود و او بر تو تسلط خواهد داشت. (قاموس کتاب مقدس):
بارت خبر آرد از آب حیوان
برگت خبر آرد ز روی حوا.
ناصرخسرو.
سعدی خویشتنم خوان که به معنی بتوام
گر بصورت نسب از آدم و حوا دارم.
سعدی.
حدیث عشق اگر گویی گناه است
گناه، اول ز آدم بود و حوا.
سعدی.
رجوع به حواء شود.
فرهنگ عمید
نخستین انسان ماده در ادیان سامی: حدیث عشق اگر گویی گناه است / گناه اول ز حوا بود و آدم (سعدی۲: ۴۸۲)،
از صورتهای فلکی نیمکرۀ شمالی، بهصورت مردی که ماری در دست گرفته، مارافسا،
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(حَ وّ) [ع.] (ص.) زن گندمگون.
فرهنگ واژههای فارسی سره
مشیانه
نام های ایرانی
دخترانه، حیات، نام همسر آدم (ع)
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) مونث احوی زن گندمگون، (اسم) از اعلام زنان است.
معادل ابجد
1811