معنی بازهم

More

Dennoch, Immernoch, Noch, Still

ایضاً

ما زال

بازهم

بازهم

بازهم – دوباره

دوباره، بازهم، یکی دیگر

نیز، بازهم،

کسی که یک‌ بار مزۀ چیزی را چشیده و از آن لذت برده و بازهم در آروزی آن است، چاشتهخور، چشته خور،

بازهم خداحافظ

بازهم خداحافظ

بازهم، علاوه‌براین، نیز، هم، همچنین

ارام , خاموش , ساکت , بی حرکت , راکد , همیشه , هنوز , بازهم , هنوزهم معذلک , ارام کردن , ساکت کردن , خاموش شدن , دستگاه تقطیر , عرق گرفتن از , سکوت , خاموشی

ارام، خاموش، ساکت، بی حرکت، راکد، همیشه، هنوز، بازهم، هنوزهم معذلک، : ارام کردن، ساکت کردن، خاموش شدن، دستگاه تقطیر، عرق گرفتن از، سکوت، خاموشی.

ارام , خاموش , ساکت , بی حرکت , راکد , همیشه , هنوز , بازهم , هنوزهم معذلک ,: ارام کردن , ساکت کردن , خاموش شدن , دستگاه تقطیر , عرق گرفتن از , سکوت , خاموشی.

55