معنی بادفر

بادفر
معادل ابجد

بادفر در معادل ابجد

بادفر
  • 287
حل جدول

بادفر در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بادفر در مترادف و متضاد زبان فارسی

لغت نامه دهخدا

بادفر در لغت نامه دهخدا

  • بادفر. [ف َ] (اِ مرکب) جزا و مکافات بدی را گویند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). پاداش. (هفت قلزم). مکافات بد که بادافرا گویند. (شعوری ج 12 ورق 160). جزا و مکافات بدی. (ناظم الاطباء). رجوع به بادآفراه و بادافرا و بادفراه شود. || بازیچه ٔ اطفال است و آن پوست پاره ای باشد مدور که ریسمانی در آن گذرانند و در کشاکش آورند تا بگردش درآید و صدایی از آن ظاهر شود. (برهان: بادآفراه و مترادفات آن). و بادبر را گویند و آن چوبی باشد تراشیده که اطفال ریسمانی در آن می پیچند و ازدست رها میکنند تا بر روی زمین گردان شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

بادفر در فرهنگ عمید

  • فرفره،

    بادبزن،

    آنچه با وزش باد دور خود می‌چرخد،
فارسی به انگلیسی

بادفر در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

بادفر در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) آنچه که با وزش باد دور خود چرخد بادفره فرفره.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید