معنی بابزن

بابزن
معادل ابجد

بابزن در معادل ابجد

بابزن
  • 62
حل جدول

بابزن در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بابزن در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

بابزن در فرهنگ معین

  • (زَ) (اِ.) سیخ کباب.
لغت نامه دهخدا

بابزن در لغت نامه دهخدا

  • بابزن. [زَ] (اِ) آهنی بود دراز که مرغ بدان بریان کنند و گوشت نیز و غیر اینها. (لغت فرس چ اقبال ص 385). تشت آهنین بود که گوشت برو بریان کنند. (لغت فرس چ هرن ص 105). سیخ کباب را گویند مطلقاً، خواه آهنی باشد، خواه چوبی. (برهان) (آنندراج). گردنا. بمعنی سیخ کباب گفته اند که مرغ و بره بر او کباب کنند. (انجمن آرا). سیخ آهن و چوب که بر آن مرغ بریان کنند و آنرا چلوچوب و جلوچوب نیزگویند. آهن دراز که مرغ و گوشتهای دیگر بر آن کشیده و بر آتش بریان کنند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

بابزن در فرهنگ عمید

  • سیخ آهنی یا چوبی که گوشت را به آن بکشند و روی آتش کباب کنند، سیخ کباب: تا سحر هر شب چنان چون می‌تپم / جوزۀ زنده تپد بر بابزن (آغاجی: شاعران بی‌دیوان: ۱۹۵)،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

بابزن در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) سیخ کباب خواه آهنی باشد یا چوبی.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه