معنی اکمام

لغت نامه دهخدا

اکمام

اکمام. [اَ] (ع اِ) ج ِ کِم ّ. (منتهی الارب) (ترجمان القرآن جرجانی) (دهار) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ کم ّ. غلافهای شکوفه. (از آنندراج). (از غیاث اللغات). رجوع به کم شود. || ج ِکُم ّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج ِ کم. آستینها. (یادداشت مؤلف). رجوع به کم شود.

اکمام. [اِ] (ع مص) آستین ساختن برای پیراهن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جامه را آستین کردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). || غلاف غوره و شکوفه برآوردن درخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از تاج المصادر بیهقی) (از المصادر زوزنی) (از آنندراج) (از اقرب الموارد).


اکامیم

اکامیم. [اَ] (ع اِ) ج ِ اَکمام. جج ِ کِم ّ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج ِ کِم ّ. (اقرب الموارد). ج ِ کم، به معنی غلاف غوره ٔ نخستین خرما و غلاف شکوفه باشد. (از آنندراج). و رجوع به اکمام و کم شود.


کم

کم. [ک ِم م] (ع اِ) غلاف غوره ٔ نخستین خرما. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || غلاف شکوفه. (ترجمان القرآن ص 82). غلاف شکوفه. ج، اکمام و کِمام و جمع الجمع، اکامیم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پرده و پوشش شکوفه. (از اقرب الموارد).

کم. [ک ُم م] (ع اِ) آستین. (دهار). آستین. ج، اکمام، کِمَمَه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
آهنی در کف چون مرد غدیر خم
به کتف باز فکنده سر هر دو کم.
منوچهری.
آن رخت قاری کو کز کم و ذیل
در وی توانیم زد دست و پایی.
نظام قاری (دیوان البسه ص 110)


مرادات

مرادات. [م ُ] (ع اِ) ج ِ مُراد. کامها. آرزوها. اغراض. مقاصد: از شهاب الدین مسعود شنیدم...که هنوز ازهار مرادات در چمن سلطنت از اکمام تخمی تمام بیرون نیامده. (لباب الالباب، از فرهنگ فارسی معین).
از این در برآید مرادات کس
در فیض یزدان همین است و بس.
ملا طغرا (از آنندراج).

فرهنگ عمید

فرهنگ فارسی آزاد

اکمام

اَکْمام، آستین ها (مفرد: کُمّ)،

اَکْمام، غلاف غنچه های گل و میوه ها و نظائر آنها که موقع رسیدن شکافته و باز میشود. (مفرد: کِمّ، سایر جموع: اَکِمَّه، کِمام، اَکامِیم).
َ

حل جدول

اکمام

آستین ها


آستین‌ها

اکمام


آستین ها

اکمام

فرهنگ فارسی هوشیار

اکمام

آستین ها


مرادات

(تک: مراده) آرزوها خواست ها ‎ (اسم) جمع مراده. ‎، (اسم) جمع مراد آرزوها مقصودها: و از شهاب الدین مسعود شنیدم. . . که هنوز اوهار مرادات در چمن سلطنت از اکمام تخمی تمام بیرون نیامده. . .

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

اکمام

102

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری