معنی اوامر

لغت نامه دهخدا

اوامر

اوامر. [اَ م ِ] (ع اِ) ج ِ امر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). حکم ها و فرمان ها. (آنندراج). مقابل نواهی. || (اصطلاح اصولی) مبحث اوامر یکی از مباحث مهمه ٔ اصول فقه است و در آن بحث میشود که آیا امر دلالت بر وجوب یا ندب یا دلالت بر فور یا تراخی یا بر مره یا تکرار دارد. و رجوع به کفایهالاصول آخوند خراسانی شود.

فرهنگ عمید

اوامر

امْر

حل جدول

اوامر

فرامین


فرامین و اوامر

دستورات


تاوان تخلف از اوامر شرع

کفاره


فرامین

اوامر


دستورات

اوامر


فرامین و دستورها

اوامر


دستورها

اوامر، فرامین


فرمان ها

اوامر، دستورها، حکم ها

فرهنگ فارسی هوشیار

اوامر

جمع امر، حکم ها و فرمانها


اوامر الهی

دستورهای خدایی


اوامر دولت

دستورهای کشوری


تصاریف

اوامر خود سرانه

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

اوامر

248

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری