معنی اهنگر

فنلاندی به فارسی

sepp

اهنگر , نعلبند.


takomo

کوره اهنگری , دمگاه , کوره قالگری , جعل , تهیه جنس قلا بی , جعل کردن , اسناد ساختگی ساختن , اهنگری کردن , کوبیدن , جلو رفتن, اهن فروشی , فلز فروشی , اهنگری , اهنگر.

سوئدی به فارسی

smed

اهنگر، نعلبند، زرگر، اهنکر، فلزساز، فلزکار،


smedja

اهن فروشی، فلز فروشی، اهنگری، اهنگر،

اسپانیایی به فارسی

herrero

اهنگر، نعلبند، زرگر، اهنکر، فلزساز، فلزکار.

عربی به فارسی

حداد

اهنگر , نعلبند , سوگواری , عزاداری , ماتم , عزا , سوگ , زرگر , اهنکر , فلزساز , فلزکار

معادل ابجد

اهنگر

276

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری