معنی اهنگ

لغت نامه دهخدا

اهنگ

اهنگ. [اُ ن َ] (اِخ) دهی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. دارای 398 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات، ارزن و زیره است. شغل اهالی زراعت. راه ماشین رو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

حل جدول

فارسی به عربی

اهنگ

ایقاع، ترنیم، تناسق الانغام، موسیقی، نغمه، هواء، وضع


پیش اهنگ

کشافه


اهنگ اپرا

اوبرا


اهنگ موزون

ایقاع، هزج


خوش اهنگ

رخیم، نغمی


هم اهنگ

متناسق


دارای اهنگ

مسرحیه موسیقیه


اهنگ ساز

ملحن


اهنگ شیرین

نغم


اهنگ داشتن

نغمه

فارسی به آلمانی

اهنگ

Auslüften, Kadenz, Luft (f), Luft [noun], Lüften, Musik (f), Rhythmus [noun], Rockmusik (f), Einstellung (f), Justierung (f), Setzend


هم اهنگ

Harmonisch [adjective], Konsonant (m), Mitlaut (m)

معادل ابجد

اهنگ

76

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری