معنی اهار

اهار
معادل ابجد

اهار در معادل ابجد

اهار
  • 207
حل جدول

اهار در حل جدول

لغت نامه دهخدا

اهار در لغت نامه دهخدا

  • اهار. [اَ] (اِ) پالوده که بر کاغذ و شوربائی که بر جامه مالند. (برهان) (هفت قلزم). آهار پالوده ای که بر کاغذ و جامه مالند. (ناظم الاطباء). آشی که بر کاغذ و جامه دهند که سبب قوت آنها شود. (آنندراج). و رجوع به آهار شود.
    - اهار زدن، پالوده و شوربا به جامه و کاغذ مالیدن.
    || ظاهراً به معنی فضله و پیخال مرغان شکاری و بالخصوص باز. فضله ٔ مرغان شکاری را اهار گویند. (از بازنامه ٔ نسوی): وچون به وقت برخاستن اهار نکند نقصانی پدید آید. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

اهار در فارسی به عربی

گویش مازندرانی

اهار در گویش مازندرانی

فارسی به آلمانی

اهار در فارسی به آلمانی

  • Stärke (f), Stärken, Wäschestärke (f)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید