معنی انتخابی

لغت نامه دهخدا

انتخابی

انتخابی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) اختیارشده و برگزیده. (ناظم الاطباء).

فارسی به انگلیسی

انتخابی‌

Elect, Elective, Optional, Selective

فارسی به عربی

انتخابی

اختیاری، انتخابی، متبنی

عربی به فارسی

انتخابی

گزینشی , انتخابی , گزینگر

فرهنگ فارسی هوشیار

انتخابی

اختیار شده و برگزیده


وکالت انتخابی

داد گزاری گزینشی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

انتخابی

گزینشی

فارسی به آلمانی

انتخابی

Optional [adjective]

واژه پیشنهادی

اثری از نادر انتخابی

جدال علم و فلسفه در اندیشه مارکس


اثری از نادر انتخابی

دین، دولت و تجدد در ترکیه


موسیقی فیلم بیست و یک روز بعد

انتخابی

اسپانیایی به فارسی

electivo

انتخابی، انتصابی، گزینشی، انتخابی.

سوئدی به فارسی

valfri

گزینشی، انتخابی، اختیاری، انتخابی،

معادل ابجد

انتخابی

1064

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری