معنی ام هانی

لغت نامه دهخدا

ام هانی

ام هانی. [اُم ْ م ِ] (ع اِ مرکب) عدسیه. (از المرصع).

ام هانی. [اُم ْ م ِ] (اِخ) نام چند تن از زنان صحابی و محدث است. رجوع به ام هانی (فاخته) و الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 287 و ریحانه الادب ج 6 ص 256 شود.

ام هانی. [اُم ْ م ِ] (اِخ) فاخته یا فاطمه، دختر ابوطالب بن عبدالمطلب، دخترعموی رسول اکرم و خواهر علی بن ابی طالب (ع) و از زنان مشهور صحابی بود و در بعضی از روایات آمده که رسول اکرم وی را بزنی گرفت و نادیده طلاق گفت و نیز گفته اند رسول اکرم در شب معراج در خانه ٔ ام هانی بود و بیت زیر از نظامی ناظر به همین مطلب است:
شبی رخ تافته زین دیر فانی
بخلوت در سرای ام هانی.
و رجوع به الاصابه فی تمییز الصحابه ج 8 ص 287 و ریحانه الادب ج 6 ص 257 و قاموس الاعلام ترکی و مجمل التواریخ و القصص ص 240 شود.

ام هانی. [اُم ْ م ِ] (اِخ) دختر حاج عبدالرحیم خان بیگلربیگی. از زنان شاعر و فاضل قرن سیزدهم هجری است. از اشعار اوست:
خال بکنج لب یکی طره ٔ مشک فام دو
وای بحال مرغ دل دانه یکی ّ و دام دو
محتسب است و شیخ و من صحبت عشق در میان
از چه کنم مجابشان پخته یکی ّ و خام دو.
(از ریحانه الادب ج 6 ص 256).
و رجوع به همین کتاب و الذریعه قسم اول ازجزء تاسع و فرهنگ سخنوران شود.


هانی

هانی. (اِخ) (ابن...) رجوع به ابن هانی شود.

هانی. (اِخ) از موالی عفان و تابعی است. (منتهی الارب).

هانی. (اِخ) ابن حجربن معاویه... الکندی. صحابی است. (الاصابه فی تمییز الصحابه).

هانی. (اِخ) ابن عبداﷲ. تابعی است. (منتهی الارب).

هانی. (اِخ) ابن حارث بن جبلهبن حجر الکندی. صحابی است. (الاصابه فی تمییز الصحابه).

هانی ٔ. [ن ِءْ] (ع ص) نوکر. خادم. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).

هانی. (اِخ) ابن جزٔبن النعمان المرادی. صحابی است. وی شاهد فتح مصر بوده است. (الاصابه فی تمییز الصحابه).

هانی. (اِخ) ابن یزیدبن نهیک المذحجی یا النخعی، مکنی به ابوشریح، صحابی است. احمد و بخاری در علم ادب از وی اخراج حدیث کردند و ابوداود و نسائی از طریق یزیدبن المقدام بن شریح بن هانی و وی از جدش شریح و شریح از پدرش هانی حدیث اخراج کرد. ابوداود آورده است که هنگامی که هانی با قومش نزد رسول اﷲ آمدند، پیغمبر شنید که کنیه ٔ هانی ابوالحکم است پس به او گفت که «حکم » فقط خدای تعالی است، تو چرا کنیه کرده ای ؟ هانی جواب داد که من قاضی و حکم قومم هستم و در اختلافات ایشان چنان قضاوت میکنم که هر دو طرف راضی میشوند. پیغمبر گفت نام فرزندان تو چیست ؟ جواب داد شریح و مسلم و عبداﷲ. پس پیغمبر کنیه ٔ او را به نام پسر بزرگش «ابوشریح » قرار داد. ابن شیبه از یزیدبن المقدام روایت کرده است که هانی به پیغمبر گفت: ای رسول اﷲ مرا به چیزی آگاه کن که بهشت را از آن من سازد. جواب داد گفتار نیک و بخشش طعام. (از الاصابه فی تمییز الصحابه ج 6 ص 278).

حل جدول

ام هانی

خواهر حضرت علی (ع)


ام طالب، ام هانی

دختر ابوطالب


ام طالب ، ام هانی

دختر ابوطالب

معادل ابجد

ام هانی

107

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری