معنی امروزی
لغت نامه دهخدا
امروزی. [اِ] (ص نسبی) منسوب به امروز. (ناظم الاطباء) (آنندراج). امروزه امروزینه.
فارسی به انگلیسی
Contemporary, Current, Modern, Latter-Day, Mod, New, Present-Day, Topical
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به امروز امروز ین، باب روز مد، آنکه مطابق معمول عصر رفتار کند: فلان مرد امروزی است، تازه جدید.
واژه پیشنهادی
فرهنگ عمید
مربوط به امروز،
[قدیمی] مطابق معمول زمان، باب روز، مد روز،
حل جدول
آلامد، نوگرا، باب، جدید
ارسباران امروزی
اهر
عطار امروزی
داروساز
فارسی امروزی
دری
تامینات امروزی
آگاهی
بلدیه امروزی
شهرداری
مترادف و متضاد زبان فارسی
امروزین، آلامد، باب، مد، تازه، جدید، متجدد، نوپرست، نوگرا
فارسی به عربی
حدیث
فارسی به آلمانی
Modern, Neuzeitlich
فارسی به ترکی
asrîleşmek
معادل ابجد
264