معنی اقیانوس

لغت نامه دهخدا

اقیانوس

اقیانوس. [اُ / اِق ْ] (معرب، اِ) نامی است که یونانیان باستان و اروپائیان به بحر محیط اطلاق میکنند. عرب این نام را پذیرفته و معرب ساخته اند. به این اسم آن مقدار آبی را که سه ربع از کره ٔ زمین یعنی 374 میلیون کیلومتر مربع را احاطه کرده است می نامند. علمای جغرافیا نوعاً اقیانوس را تقسیم کرده اند به: 1- اقیانوس منجمد شمالی. 2- اقیانوس منجمد جنوبی. 3- اقیانوس اطلس. 4- اقیانوس کبیر که جزء غربی آنرا اقیانوس هندنیز مینامند. (ناظم الاطباء). اوقیانوس:
در آن ژرف دریا شگفتی بماند
که یونانیش اوقیانوس خواند.
نظامی.


دریای اقیانوس

دریای اقیانوس. [دَرْ ی ِ اُ] (اِ مرکب) دریایی را گویند که با اقیانوس مرتبط است مانند خلیج پارس و غیره. (تاریخ ایران باستان ص 148). و رجوع به دریای بزرگ شود.

فارسی به انگلیسی

اقیانوس‌

Brine, Main, Ocean

فارسی به ترکی

مترادف و متضاد زبان فارسی

اقیانوس

بحر، دریا، قلزم، یم،
(متضاد) بر، خشکی

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ معین

اقیانوس

(اُ) [معر.] (اِ.) مأخوذ از یونانی. دریای بسیار بزرگ.

فرهنگ عمید

اقیانوس

بحر محیط، دریای بسیاربزرگ، هر یک از پنج پهنۀ گستردۀ آب شور با دریاها و جزیره‌های بسیار که به هم متصل هستند و اطراف کرۀ زمین را فرا گرفته‌اند،

حل جدول

اقیانوس

پهناب، بحر محیط

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اقیانوس

ابردریا، ژرف دریا

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

اقیانوس

دریای بسیار بزرگ را گویند


اقیانوس العلوم

زراه دانش ها (مصدر اسم) اقیانوس دانشها بحرالعلوم آنکه دانش تبحر دارد.

فارسی به آلمانی

اقیانوس

Meer (n), Ozean (m)

واژه پیشنهادی

اطلاعات عمومی

معادل ابجد

اقیانوس

228

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری