معادل ابجد
اعیان در معادل ابجد
اعیان
- 132
حل جدول
اعیان در حل جدول
- بزرگان
مترادف و متضاد زبان فارسی
اعیان در مترادف و متضاد زبان فارسی
- اغنیا، ثروتمندان، دولتمندان، اشراف، معاریف، نجبا، نخبگان، اموالغیرمنقول، زمین. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
اعیان در فرهنگ معین
- جمع عین. ، بزرگان، اشراف، بناها، ساختمان ها، مصالح ساختمانی. [خوانش: (اَ) [ع. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
اعیان در لغت نامه دهخدا
- اعیان. [اِ] (ع مص) بچشمه رسیدن درکندن چاه. (تاج المصادر بیهقی). سوراخ کردن چشمه ٔ آب را، و نقب زدن در قنات. (ناظم الاطباء). حفر کردن تا بچشمه رسیدن: حفرت حتی اعینت، ای بلغت العیون. مااعینه، ای ما اشد اصابته بالعین. (از اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
- اعیان. [اَ] (ع اِ، ص) ج ِ عَین. بزرگان. (آنندراج) (غیاث اللغات) (مؤیدالفضلاء) (کشاف اصطلاحات الفنون). ج ِ عَین، بمعنی شریف و گرامی قوم. (منتهی الارب). اشراف. (دستورالعلماء). مأخوذ از تازی، مردمان بزرگ و شریف و اصیل و پاک نژاد که بکیت و یا بکیتا نیز گویند. (ناظم الاطباء). شرفاء. (یادداشت بخط مؤلف). و رجوع به عین شود: همه ٔ ارکان و اعیان دولت وی را بپسندند بدان راستی و امانت که کرد. (تاریخ بیهقی). و نزدیک بود که خللی افتادی جامه دار را اما خود پیش رفت و بانگ بر لشکر زد و مبارزان و اعیان یاری دادند. توضیح بیشتر ...
-
اعیان. [اَ] (اِخ) نام موضعی است که ذکر آن در بیت زیر از گفته های عتیبهبن الحارث بن شهاب یربوعی آمده است:
تروحنا من الاعیان عصراً
فاعجلنا الالاههأن تؤوبا.
این بیت را بدین صورت ابوالحسن عمرانی آورده ولیکن ازهری آنرا بصورت زیر روایت کرده:
تروحنا من اللعباء. (از معجم البلدان). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
اعیان در فرهنگ عمید
-
ثروتمندان، اشراف، بزرگان،
[عامیانه] کسی که اخلاقی مانند اشراف و بزرگان دارد،
‹اعیانی› بناها، ساختمانها،
‹اعیانی› مصالح ساختمان از قبیل سنگ، آجر، چوب، آهن، در، پنجره، و امثال آنها،
[قدیمی] = عین۱. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
اعیان در فارسی به انگلیسی
- Aristocracy, Patrician
فرهنگ فارسی هوشیار
اعیان در فرهنگ فارسی هوشیار
- ج عین، بزرگان اشراف
فرهنگ فارسی آزاد
اعیان در فرهنگ فارسی آزاد
- اَعْیان، بزرگان، برگزیدگان، اَشراف، ذات ها، برادران تنی (مفرد: عَیْن)،. توضیح بیشتر ...
- اَعْیان، در فلسفه بمعنای وجودات خارجی است اعم از جَوهر و یا عَرَض. عُرَفاء به صُوَرِ عِلْمِیَّه و حُکَماء به ماهیّاتِ اشیاء اعیان میگویند،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید