معنی اصوات

اصوات
معادل ابجد

اصوات در معادل ابجد

اصوات
  • 498
حل جدول

اصوات در حل جدول

فرهنگ معین

اصوات در فرهنگ معین

  • (اَ) [ع.] (اِ.) جِ صوت، صداها.
لغت نامه دهخدا

اصوات در لغت نامه دهخدا

  • اصوات. [اَص ْ] (ع اِ) ج ِ صوت. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 65) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). آوازها. (منتهی الارب) (آنندراج). بانگها. فریادها. صوتها و صداها. (ناظم الاطباء). و رجوع به صوت شود. || آوازه ها. نیکنامیها. شهرتها. (از اقرب الموارد). و رجوع به صوت شود. || آهنگهای موسیقی. لحن ها. هرگونه از غنا. (از اقرب الموارد). رجوع به صوت شود. سرودهایی از شعر که بدانها ترنم کنند و این معنی مولد است: و غنی بالحجیّز لی صُویتاً. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

اصوات در فرهنگ عمید

  • [جمعِ صَوت] = صوت
    (ادبی) در دستور زبان، کلماتی که هنگام تحسین، تعجب، شادی، یا درد و افسوس گفته می‌شود، مانندِ آه، به‌به، آخ، شبه جمله،. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

اصوات در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

اصوات در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ج صوت، آوازها، بانگها، فریادها، صداها، شهرتها
فرهنگ فارسی آزاد

اصوات در فرهنگ فارسی آزاد

  • اَصْوات، رأی ها (در انتخابات)، صوت ها، صدا ها، آوازها (مفرد: صَوت)،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید