معنی اشتباهی
لغت نامه دهخدا
اشتباهی. [اِ ت ِ] (ص نسبی) وهمی. مبهم.
فارسی به انگلیسی
Bum, Erroneous, False, Mistaken, Wrong, Wrongly
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
اشتباهی مرتکب شدن
confusion
اشتباهی گرفتن آسیمگی
miscall
اشتباهی صدا کردن
misname
بنام اشتباهی صدا کردن
سوئدی به فارسی
اشتباهی صدا کردن، غلط نامیدن، بنام اشتباهی صدا کردن، دشنام دادن،
felaktig kalla
بنام اشتباهی صدا کردن، دشنام دادن،
اصطلاحات انگلیسی به فارسی
اشتباهی گرفتن] در مورد دزدی [
معادل ابجد
719