معادل ابجد
استن در معادل ابجد
استن
- 511
حل جدول
استن در حل جدول
- حلال لاک
فرهنگ معین
استن در فرهنگ معین
- (اَ س ِ تُ) [فر. ] (اِ. ) = استون: مایعی است بی رنگ، فرار، سریع التبخیر و قابل اشتعال، با بوی اتری که از تقطیر یکی از استات ها به دست می آید و مانند یک حلال بکار می رود. توضیح بیشتر ...
- (اُ تُ) (اِ.) = استون: ستون، رکن.
لغت نامه دهخدا
استن در لغت نامه دهخدا
- استن. [اَ ت َ] (مص) هستن. مصدر مفروض که زمان حال آن صرف شود اینچنین: استم، استی، است، استیم، استید، استند. و گاه بجای آنها: ام، ای، است، ایم، اید، اند بکار برند. و نیز مشتقات این مصدر در آخر صیغ از ماضی مطلق درآید: ستم. توضیح بیشتر ...
-
استن. [اُ ت ُ] (اِ) مخفف استون. ستون. (جهانگیری). رکن. (غیاث) (انجمن آرا). اسطوانه. ستون عمارت. (برهان) (مؤید الفضلاء). پالار. (برهان). عماد:
گریه ٔ ابرست و سوز آفتاب
استن دنیا همین دو رشته تاب.
مولوی.
استن این عالم ای جان غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است.
مولوی.
استن حنانه از هجر رسول
ناله میزد همچو ارباب عقول.
مولوی.
معجز موسی و احمد را نگر
چون عصا شد مار و استن باخبر.
مولوی (از جهانگیری).
استن من عصمت و حفظ تو است
جمله مطوی ّ یمین آن دو است. توضیح بیشتر ...
- استن. [اَ ت َ] (ع اِ) بیخ درخت پوسیده. استان. یا درختی که در بیخ آن تفرق و پراکندگی باشد و از دور بر شکل کالبد مردم نماید. استنه، یکی استن. (از منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
- استن. [اِ ت ِ] (اِ) (اصطلاح فیزیک) واحد قوه ایست در سلسله ٔ ام. ت. اِس. و آن قوه ایست که چون بر جرم یک تن وارد آید آنرا دارای واحد شتاب این سلسله کند. توضیح بیشتر ...
- استن. [اُ ت ُ] (اِخ) بقولی نام یکی از حکام قدیم طبرستان و برخی استندار و استنداریه را از آن مشتق دانند. رجوع به استندار و سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 26 بخش انگلیسی شود. توضیح بیشتر ...
- استن. [اِ ت ِ] (اِخ) ژان. نقاش هلندی، مولد لیدن (1626- 1679 م. ). او در نقاشی های خود مستان و عربده جویان و صحنه های هزل آمیز را تجسم داده است. توضیح بیشتر ...
- استن. [اِ ت َ] (اِخ) هانری کنت د. امیرالبحر فرانسوی، مولد 1729 م. در کاخ راول (اُوِرنی). وی در هندوستان و آمریکا برخلاف انگلستان قیام کرد و در 1794 او را سر بریدند. توضیح بیشتر ...
- استن. [اِ ت َ] (اِخ) کرسی از ناحیه ٔ رُدِز در کنار لو، دارای 1036 تن سکنه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
استن در فرهنگ عمید
- واحد اندازهگیری نیرو در اصول m. t. s، برابر ۱۰۸ دین یا هزار نیوتن،. توضیح بیشتر ...
- ستون: استن این عالم ای جان غفلت است / هوشیاری این جهان را آفت است (مولوی: ۱۱۸)،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید