معنی استخوان

استخوان
معادل ابجد

استخوان در معادل ابجد

استخوان
  • 1118
حل جدول

استخوان در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

استخوان در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • استه، عظم، اصل، پایه، نژاد، نسل
فرهنگ معین

استخوان در فرهنگ معین

  • ماده سختی است که در ساختمان بدن مهره داران به کار رفته است و محل اتکای عضلات و مخاط ها ودیگر قسمت های نرم بدن است. استخوان های بدن انسان و دیگر استخوان داران به دو دسته دراز و پهن تقسیم می شوند. در وسط استخوان ماده نرمی قرا [خوانش: (اُ تُ خا) [په. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

استخوان در لغت نامه دهخدا

  • استخوان. [اُ ت ُ خوا / خا] (اِ) عَظْم. (دهار) (منتهی الارب). قسمت صلب و سختی که در بدن حیوان و نبات است. و آن عام است بر حیوانات و نباتات، برخلاف استه که مخصوص نباتات است. (برهان). عضویست که صلابت آن بدانجا رسد که آنرا نتوان دوتا کرد یا عضو منوی غیرحساس است که از غایت صلابت نتوان دوتا کرد. و قید غیرحساس در تعریف ثانی برای اخراج دندان است از استخوان. جزء جامد و صلب که دعامه ٔ بدن انسان و دیگر حیوانات فقاری را متشکل میسازد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

استخوان در فرهنگ عمید

  • (زیست‌شناسی) هریک از قسمت‌های سختی که اسکلت مهره‌داران را تشکیل می‌دهد،
    [مجاز] قدرت، محکمی،
    (زیست‌شناسی) [قدیمی] = هسته: گه از نطفه‌ای نیک‌بختی دهی / گه از استخوانی درختی دهی (نظامی۵: ۷۴۴)، چو خرما به شیرینی اندوده پوست / چو بازش کنی استخوانی در اوست (سعدی۱: ۳۸)،
    * استخوان شرمگاهی (عانه): (زیست‌شناسی) استخوان شرمگاه که جلو استخوان لگن قرار دارد،
    * استخوان لامی: (زیست‌شناسی) استخوانی به ‌شکل «ل» که در ناحیۀ گردن در بالای حنجره قرار دارد،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

استخوان در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

استخوان در فارسی به عربی

تعبیر خواب

استخوان در تعبیر خواب

  • استخوان در خواب، مالی بود که مردم بدان معیشت کنند. اگر بیند که استخوان فراگرفت و بر آن استخوان گوشت بود، دلیل بود که بر قدر آن گوشت خیر و مال یابد. اگر بیند که بی گوشت بود، دلیل کند که اندکی خیر بدو رسد. اگر بیند که او به کسی استخوان داد، دلیل که از او بدان کس خیر رسد - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • اگر بیند کمه استخوان کسی را که شکسته بود می بست، دلیل کند که بزرگی و صنعتهای گوناگون یابد و کردار نیک کند و بعضی از معبران گفته اند: کار بینوائی از او به نوا گردد. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی. توضیح بیشتر ...
  • دیدن استخوان به خواب هفت وجه بود. اول: امل و مال، دوم: خویشان، سوم: فرزند، چهارم: قیم خانه، پنجم: مال، ششم: برادران، هفتم: یار و انباز بود. - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
  • میدانیم که استخوان تشکیل دهنده اسکلت و قوام بدن آدمی و حتی حیوانات بر اسکلت است و لاجرم استخوان. معبران در مورد استخوان عقاید متفاوت دارند ولی غالبا آن را (مال) تعبیر کرده اند یعنی ثروتی که قوام زندگی شما بر آن است. به دارائی و اندوخته خویش متکی هستید و هر چه بیشتر باشد در خواب به صورت استخوان های محکم تر مجسم می شود - منوچهر مطیعی تهرانی. توضیح بیشتر ...
  • استخوان را (مال حرام) دانسته - نفایس الفنون
فرهنگ فارسی هوشیار

استخوان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • جسم جامدی که اسکلت آدمی را تشکیل میدهد
فارسی به ایتالیایی

استخوان در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

استخوان در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید