معنی از فلزها

حل جدول

سولفور فلزها

پیریت


از فلزها

سزیوم


شبه فلزها در شیمی

هالوژن


شبه فلزها در علم شیمی

هالوژن


هر یک از ترکیب های ازت سه ارزشی با فلزها

نیترید


پیریت

سولفور فلزها


هالوژن

شبه فلزها در شیمی


نیترید

هر یک از ترکیب های ازت سه ارزشی با فلزها

واژه پیشنهادی

از فلزها

طلا، نقره، پلاتین، آهن، روی، آلومنییم، فولاد، استیل، برنز، برنج

فرهنگ عمید

اکسید

ترکیب اکسیژن با فلزها، غیر فلزها یا بنیان‌های آلی. δ اکسیدهای فلزی در طبیعت فراوان هستند و بیشتر مواد معدنی فلزات را تشکیل می‌دهند و مهم‌ترین آن‌ها اکسید آهن، اکسید مس، و اکسید آلومینیوم است،
* اکسید جیوه: (شیمی) مادۀ پودری‌شکل به رنگ زرد یا سرخ که نوع زرد آن خاصیت ضدعفونی قوی دارد،


کروم

عنصر فلزی جامد، نقره‌ای‌رنگ، براق، و بسیارسخت که در مجاورت هوا واکنش نشان نمی‌دهد و در ساخت برخی آلیاژها و آب‌کاری فلزها به کار می‌رود،

فرهنگ فارسی هوشیار

سولفور

سولفورها نمکهای اسید سولفوریک هستند که در طبیعت فراوان یافت میشوند، مخصوصاً سولفور آهن و مس و سرب و نقره، کانها این فلزها را تشکیل میدهند

انگلیسی به فارسی

hot electron

الکترون داغ الکترون مازاد بر الکترونهای موجود در حالت تعادل گرمایی. انرژی آن در فلزها بیشتر از تراز فرمی و در نیمرساناها به مقدار معینی بالاتر از لبه ی باند رسانش است. الکترون (یا حفره) داغ به روشهای برانگیزش نوری، تونل زنی مکانیک - کوانتومی، تزریق باربرهای اقلیت در دو سر پیوند PN با بایاس مستقیم، میدان شتاب دهنده ی قوی در مواد غیر فلزی، و گسیل شاتکی در یک پیوند فلز - نیمرسانا با بایاس مستقیم تولید می شود.

لغت نامه دهخدا

سولفور

سولفور. (فرانسوی، اِ) سولفورها نمکهای اسید سولفیدریک (SH2) هستند که در طبیعت فراوان یافت میشوند. مخصوصاً سولفور آهن، مس، سرب و نقره، کانهای این فلزها را تشکیل میدهند. سولفورها اجسامی هستند جامدو بلورین و از اکسیدها گدازپذیرترند. بجز سولفور سدیم، پتاسیم و آمونیم همه ٔ سولفورها نامحلولند. بیشترسولفورها رنگین یا سیاهند و فقط سولفورهای روی، سدیم و پتاسیم سفیدرنگند. سولفورها شامل انواع بسیارند، مانند: سولفور آهن، سولفور قلع، سولفور سرب، سولفورمرکوریک (شنگرف)، سولفور مس. (فرهنگ فارسی معین).


فلز

فلز. [ف ِ ل ِزز] (ع اِ) مس سپید که از آن دیگهای ریخته سازند. || ریم آهن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || سنگریزه. (منتهی الارب). || گوهر کانی هرچه باشد، یا هرچه گداز دهد از آن، یا هرچه آن را کیر [دمه ٔ آهنگری]، دود سازد وقت گداختن. || ضریبه که بر آن شمشیر آزمایند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (ص) مرد زفت. (منتهی الارب). بخیل. (اقرب الموارد). || مرد سطبر درشت. || (اِ) عنصر شیمیائی ساده ای است دارای جلای مخصوص. فلزهاعناصر ساده ای هستند که در حرارت معمولی جامدند، بغیر از جیوه، و همه حاجب نور هستند، مگر طلا و نقره که بحالت ورقه ٔ بسیار نازک شفاف درمی آیند. و در غالب موارد وزن مخصوص آنها زیاد است. فلزها هادی خوبی برای حرارت و الکتریسیته هستند و میتوان آنها را طوری براق کرد که نور را منعکس سازند (جلای فلزی). اکثر فلزهاچکش خوار و قابل مفتول شدن و قابل تبدیل به ورقه های نازک هستند و در اثر ضربه یا فشار خرد نمی شوند. ج، فلزات. (فرهنگ فارسی معین). لفظ فلزات که بر هفت گوهر افتد زر است و سیم و قلعی و مس و آهن و سرب و خارصینی، و بعضی فلزات را نُه گویند یعنی زر، زیبق، اسرب، ارزیز، فضه، آهن، مس، شبه و روی. (یادداشت مؤلف).
- عصر فلزات، (اصطلاح زمین شناسی) قسمتی از طبقات بسیار جدید و بالایی و نزدیک به وضع دوران چهارم را گویند که مقارن با شناختن فلز توسط انسان بوده است. این دوره تقریباً از سه هزار سال قبل از میلاد مسیح شروع میشود و با شروع این عصر دوره ٔ نوسنگی (یا عصر حجر جدید) ختم میگردد. قدیمترین فلزی که بشر شناخته و آن را به کار برده مس است و به همین جهت ابتدای عصر فلزات را بنام دوره ٔ مس نامیده اند. پس از آن دوره ٔ آلیاژهای ساخته شده از مس است که مفرغ باشد. از یکهزار سال قبل از میلاد مسیح بشر آهن را کشف کرد که آن را دوره ٔ آهن نامند و اکنون هم بشر در همان دوره است. (فرهنگ فارسی معین).
ترکیب های دیگر:
- فلزتراشی. فلزکاری. فلزی. رجوع به این کلمات شود.

معادل ابجد

از فلزها

131

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری