معنی از غذاهای فرانسوی

حل جدول

از غذاهای فرانسوی

راتاتویی، کامامبر، اسکارگو، کامامبر، شاتوبریان

اسکارگو

ژیگو


از غذاهای گیلانی

سیرقلیه


از غذاهای اماده

ساندویچ


از غذاهای لرستان

زیره‌جوش


از غذاهای ایتالیایی

لازانیا، سالتیمبوکا، کارپاچیو، کرپ ریکوتا، کالزونه


از غذاهای شمالی

آلومسما، کال کباب، کویی تره، مالابیج، مجی خورش، مرغ لاکو

سیرقلیه، واویشکا، باقلا قاتوق، کباب ترش، مرغانه پلا، نازخاتون

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی

فرانسوی در فارسی: تازی گشته فرنگی (صفت) منسوب به فرانسه از مردم فرانسه، زبان مردم فرانسه

لغت نامه دهخدا

فرانسوی

فرانسوی. [ف َ س َ] (ص نسبی، اِ) منسوب به کشور فرانسه. اهل فرانسه. رجوع به فرانسه شود. || زبان مردم فرانسه. رجوع به فرانسه شود.

فرهنگ عمید

فرانسوی

از مردم فرانسه،
تهیه‌شده در فرانسه: عطرهای فرانسوی،
(اسم) زبانی از خانوادۀ زبان‌های هندواروپایی که در فرانسه و بلژیک رایج است،
مربوط به فرانسه،

فارسی به آلمانی

فرانسوی

Französisch

فارسی به عربی

فرانسوی

فرنسیون

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

از غذاهای فرانسوی

2132

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری