معنی از غذاهای جنوبی

حل جدول

از غذاهای جنوبی

قلیه‌میگو

سمبوسه

قلیه ماهی


از غذاهای جنوبی ایران

قلیه‌میگو

فارسی به عربی

جنوبی

جنوب، جنوبی

عربی به فارسی

جنوبی

جنوبی , اهل جنوب , جنوبا , بطرف جنوب

واژه پیشنهادی

از غذاهای خراسان جنوبی

ساوری پلو، گندم پلو، قاتق بنه ، نوجوش و کشک زرد


از دیگر غذاهای خراسان جنوبی

پُختیک یا شلغم پخته

فرهنگ فارسی هوشیار

جنوبی

نیمروزی رپیتویک (صفت) منسوب به جنوب.

فارسی به آلمانی

جنوبی

Süd, Süden (m)

لغت نامه دهخدا

باد جنوبی

باد جنوبی. [دِ ج َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) باد منسوب بجنوب:
با باد جنوبی شوی جنوبی
با باد شمالی شوی شمالی.
ناصرخسرو.
و رجوع به باد جنوب و باد شود.


ذنب جنوبی

ذنب جنوبی. [ذَ ن َ ب ِ ج َ] (اِخ) یکی از صور فلکیه.


صلیب جنوبی

صلیب جنوبی. [ص َ ب ِ ج َ] (اِخ) صورت فلکی بزرگ در نیم کره ٔ جنوبی که از چهارستاره ٔ سیار درخشان که بطور منظم قرار گرفته اند و هفت ستاره ٔ دیگر که نوری اندک دارند تشکیل شده است.


صور جنوبی

صور جنوبی. [ص ُ وَ رِ ج َ / ج ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به صور فلکی شود.


اصطرلاب جنوبی

اصطرلاب جنوبی. [اُ طُ ب ِ ج َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به اسطرلاب، و التفهیم ص 285 شود.

معادل ابجد

از غذاهای جنوبی

1796

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری