معنی از شهرهای جمهوری چک
واژه پیشنهادی
حل جدول
عربی به فارسی
جمهوری خواه , جمهوری , گروهی , اجتماعی
فرهنگ عمید
فارسی به عربی
جمهوری، جمهوریه، هاله، الجمهوریه
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
چک چک. [چ ِ چ ِ] (اِ صوت) صدا و آواز سوختن فتیله ٔ چراغ است وقتی که تر باشد. (برهان) (آنندراج). آواز سوختن فتیله ٔ تر باشد. (جهانگیری). آواز سوختن فتیله ٔ تر شده. (رشیدی) (انجمن آرا). آواز و صدای سوختن فتیله ٔ چراغ وقتی که تر باشد. (ناظم الاطباء). صدائی که از سوختن فتیله ٔ تر شده ٔ چراغ برآید. جِز جِز و جیز جیز. (در تداول اهالی خراسان):
کخ کخ اندر فقیه چیست خری
چکچک اندر چراغ چیست تری.
سنایی (از فرهنگ رشیدی).
|| آواز روغن داغ شده ای که در آن آب باشد. صدای داغ شدن روغن مخلوط به آب جیز جیز. جلیز جلیز. (در تداول روستائیان خراسان).
معادل ابجد
816