معنی از حواریون
لغت نامه دهخدا
حواریون. [ح َری یو] (اِخ) ج ِ حواری. (ترجمان عادل بن علی). یاران مسیح. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ابوالفرج بن الجوزی در المدهش نام حواریون عیسی را بشرح زیر آورده است: 1- شمعون الصفا. 2- شمعون القنانی. 3- یعقوب بن زندی. 4- یعقوب بن حلقی [حلفا]. 5- قولوس [فیلیفوس]. 6- مارقوس. 7- یوحنا. 8- لوقا. 9- توما. 10- اندراوس [اندرواس]. 11- برثملا [مصحف برثلما [] برطلمی]. 12- متی. بعضی از این دوازده نام با نامهایی که مسیحیان آورده اند وفق نمیدهد. حواریون نبوت آن حضرت و توحید جناب حق را تصدیق کردند و پس از رفع حضرت عیسی به اقطار عالم پراکنده شدند و بنشر دین او پرداختند. گویند یهودا که از حواریون بشمار میرفت، خائن بود و حضرت عیسی را بدشمنان تسلیم نمود و از زمره ٔ حواریون مردود و مستحق لعن ابدی شد و ماتیاس جای وی را گرفت. بعضی پاولوس و بارنابه را نیز از جمله ٔ حواریون میدانند. فرنگی ها حواریون را آپوتر نامند. این کلمه از آپوستولو یونانی اخذ شده که به معنی رسل میباشد [جمع رسول] وبه این مناسبت بعضی از نصارا اینان را رسل نامند.
حواریون. [ح َ ری یو] (اِخ) نام دوازده قطعه جزیره ای است که در انتهای جنوبی آمریکای جنوبی در جوار تنگه ٔ ماژه لان قرار گرفته است.
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
یاران مسیح
فرهنگ عمید
یاران دوازدهگانۀ حضرت عیسی،
حل جدول
یوحنا
شمعون
حواریون عیسی
یهودا اسخریوطی
اندریاس
پطرس
تادئوس
توما
شمعون قانوی
فیلیپ
متی
متیاس
ناتانائیل
یعقوب پسر حلفا
یعقوب پسر زبدی
یوحنا
معادل ابجد
289