معنی ازاین جهت
فرهنگ فارسی هوشیار
ازیرا
ازاین
از چیز معهود یا مذکور ازین زین من هذا، مثل این مانند این: (و از آن امیرالمو ء منین هم از این معانی بود. ) (بیهقی)، (صفت) برای اشاره وصف جنسی بکار میرود و غالبا پس از اسم یا صفتی که بعد از آن قرار میگیر یای نکره میاورند از این نوع از این قسم از این گونه: (از این مه پاره ای عابد فریبی م یک پیکری طاوس زیبی. ) (سعدی)
ازاین سان
از این گونه از این قبیل ازین سان.
گویش مازندرانی
جهت
فارسی به ترکی
فرهنگ معین
سوی، طرف، در علم جغرافی هر یک از جهات اربعه، روی، ناحیه، جمع جهات. [خوانش: (جِ هَ) [ع. جهه] (اِ.)]
فرهنگ واژههای فارسی سره
راستا، روی
فارسی به عربی
اتجاه، توجیه، صله، فصل، نقطه، هدف، اِتِّجاهٌ
معادل ابجد
477