معنی ارگانیسم
حل جدول
سازواره
مجموع اجزای تشکیل دهنده موجود زنده
میکرو ارگانیسم
موجودات زنده بسیار ریز
زیست مند در اصطلاح بیولوژیک
ارگانیسم
مجموعه اعضای موجود زنده
ارگانیسم
مترادف و متضاد زبان فارسی
اعضا، اندام، پیکره
فارسی به انگلیسی
Organism
فرهنگ فارسی هوشیار
کالبد، پیکر انسان، سازمان
فرهنگ معین
(اُ) [فر.] (اِ.) اندام، مجموع اجزاء تشکیل دهنده موجود زنده.
فرهنگ عمید
مجموع اجزا یا اعضایی که جسم یک موجود زنده را تشکیل میدهد،
فرهنگ واژههای فارسی سره
اندامواره
واژه پیشنهادی
ریزاندامگان
پاسخی است که ارگانیسم به انگیزه بیرونی میدهد.
رفتار
یک عامل بیماریزای کوچک که فقط در سلولهای زنده یک ارگانیسم تکثیر میشود
ویروس
به معنای یک سامانهٔ زنده و پیچیده از اعضاست که با تأثیرشان بر یکدیگر، امکان سازگاری با محیط و تضمین بقا و پایداری کلّ آن موجود زنده (جاندار) را فراهم میکنند.
ارگانیسم
یک عامل بیماریزای کوچک است که فقط در سلولهای زنده یک ارگانیسم تکثیر میشود
ویروس
معادل ابجد
382