معنی ارنب

ارنب
معادل ابجد

ارنب در معادل ابجد

ارنب
  • 253
حل جدول

ارنب در حل جدول

فرهنگ معین

ارنب در فرهنگ معین

  • خرگوش، یکی از صورت های فلکی جنوبی. [خوانش: (اَ نَ) [ع. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ارنب در لغت نامه دهخدا

  • ارنب. [اَ ن َ] (ع اِ) خرگوش. (صراح) (غیاث). توشقان. دوشان. خرگوش نر یا خرگوش ماده. و یا خرگوش ماده را ارنب و نر را خزز گویند. (منتهی الارب). ج، اَرانِب، اَران. (منتهی الارب). ارنب بالیونانیه لاغوس و اللطینیه لابره و العربیه خزز و البربریه بابرزست و السریانیه أرنبا و العبریه أرنبست و الاغریقیه و الفارسیه لغوس. رجوع به تذکره ٔ ضریرانطاکی و البیان و التبیین چ سندوبی ص 33 و 34 و 40و 118 و رجوع به ارنب بری و خرگوش شود:
    بی فروغت روز روشن هم شب است
    بی پناهت شیر اسیر ارنب است. توضیح بیشتر ...
  • ارنب. [اَ ن َ] (اِخ) صورتی فلکی از صورجنوب و آنرا بر مثال خرگوش توهم کرده اند و کواکب آن دوازده است. (جهان دانش). نام صورت چهارم از چهارده صورت فلکی جنوبی. (مفاتیح). و آن در زیر پای جبار است و چهار ستاره ٔ عرش الجوزا و ستاره ٔ ارنب در همین صورت است و آنرا بفارسی خرگوش یا خرگوش فلک گویند. || نام ستاره ای از قدر سیﱡم در صورت ارنب. توضیح بیشتر ...
  • ارنب. [اَ ن َ] (ع اِ) نامی از نامهای زنان عرب. (منتهی الارب) (شمس اللغات) (آنندراج). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ارنب در فرهنگ عمید

  • (نجوم) از صورت‌های فلکی نیمکرۀ جنوبی، شامل ۱۲ ستاره،
    (زیست‌شناسی) [قدیمی] = خرگوش. توضیح بیشتر ...
عربی به فارسی

ارنب در عربی به فارسی

  • پینه , ورم , اسم حیوان دست اموز (مثل خرگوش) , خرگوش , شکار خرگوش کردن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

ارنب در فرهنگ فارسی هوشیار

فرهنگ فارسی آزاد

ارنب در فرهنگ فارسی آزاد

  • اَرْنَب، خرگوش (جمع: اَرانِب)،
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید