معنی ارمنی

ارمنی
معادل ابجد

ارمنی در معادل ابجد

ارمنی
  • 301
حل جدول

ارمنی در حل جدول

  • زبان ارمنستان
لغت نامه دهخدا

ارمنی در لغت نامه دهخدا

  • ارمنی. [اَ م َ] (ص نسبی، اِ) منسوب بارمن. ارمینی. ارمنستانی. ارمن. مردی از ارمنستان. ج، ارامنه:
    گفتم که ارمنی است مگر خواجه بوالعمید
    کو نان گندمین نخورد جز که سنگله.
    بوذر کشی.
    نائره ٔ بیداد را بحدّی اشتداد داد که چند نفر هندو و ارمنی و مسلمان را در میدان نقش جهان اصفهان آتش افروخته سوختند. (مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه ص 9). و رجوع شود بعیون الانباء ج 1 ص 78 و ایران باستان و فهرست آن و فهرست ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستنسن ترجمه ٔ رشید یاسمی. توضیح بیشتر ...
  • ارمنی. [اَ م ِ] (ص نسبی) منسوب به ارمینیه. (منتهی الارب). نسبت به ارمینیه اَرْمِنی است برخلاف قیاس بفتح همزه و کسر میم. (معجم البلدان ذیل کلمه ٔ ارمینیه). توضیح بیشتر ...
  • ارمنی. [اَ م َ] (اِخ) یکی از سرداران ایران بزمان یزدگرد سوم ساسانی در جنگ با عرب:
    چو کلبوی طبلی و چون ارمنی
    بجنگند با کیش آهرمنی.
    فردوسی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ارمنی در فرهنگ عمید

  • از مردم ارمنستان، ارمنستانی: کشیش ارمنی،
    تهیه‌شده در ارمنستان،
    از نژاد ارمن: ارمنیان جلفا،
    (اسم) زبانی از خانوادۀ زبان‌های هندواروپایی که در ارمنستان رایج است،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

ارمنی در فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

ارمنی در گویش مازندرانی

  • ارامنه در مقاطع مختلف به این منطقه مهاجرت نمودن یا کوچانده. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

ارمنی در فرهنگ فارسی هوشیار

  • منسوب به ارمن، ارمن، مردی از ارمنستان، ج آن ارامنه است
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید