معنی ارزیاب

لغت نامه دهخدا

ارزیاب

ارزیاب. [اَرْزْ] (نف مرکب) کسی که ارزش هر چیزی را معین کند. مُقوّم.

فارسی به انگلیسی

ارزیاب‌

Appraiser, Assessor, Valuer

فرهنگ معین

ارزیاب

(اَ) (ص فا.) ارز یابنده، کسی که ارزش هر چیزی را معین کند.

مترادف و متضاد زبان فارسی

ارزیاب

کارشناس، مقوم، ممیز

فرهنگ فارسی هوشیار

ارزیاب

کسیکه ارزش هر چیزیرا تعیین کند

فرهنگ عمید

ارزیاب

ارزیابنده، کسی که ارزش چیزی را معیّن می‌کند، مُقوِّم،

حل جدول

فارسی به عربی

ارزیاب

مثمن، مخمن

واژه پیشنهادی

ارزیاب

کارسنج

انگلیسی به فارسی

assessor

ارزیاب

ارزیاب


prizer

ارزیاب


rater

ارزیاب


estimator

ارزیاب


appraiser

ارزیاب

معادل ابجد

ارزیاب

221

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری