معنی ارتودنسی

فرهنگ معین

ارتودنسی

(اِمص.) اصلاح بی نظمی های دندان، (اِ.) شاخه ای از دندانپزشکی که به پیشگیری و اصلاح بی نظمی های دندان می پردازد. [خوانش: (اُ تُ دِ) [فر.]]

حل جدول

ارتودنسی

اصلاح بی‌نظمی دندان‌ها، شاخه‌ای از دندان‌پزشکی

اصلاح بی نظمی دندان ها، شاخه ای از دندانپزشکی


اصلاح بی‌نظمی دندان‌ها- شاخه‌ای از دندان‌پزشکی

ارتودنسی


شاخه‌ای از دندان‌پزشکی

ارتودنسی


اصلاح بی نظمی دندان ها، شاخه ای از دندانپزشکی

ارتودنسی


شاخه ای از دندانپزشکی

ارتودنسی

انگلیسی به فارسی

orthodontics

 ارتودنسی، دانش ارتودنسی، ارتودنتیکس‏


orthodontic appliances

دستگاههای ارتودنسی


ortholab

لابراتوار ارتودنسی


orthodontic appliance

دستگاه ارتودنسی، برای برطرف کردن بسیاری از مشکلات دندانی و فکی در زمینه ارتودنسی از دستگاههای خاصی استفاده می شود.


orthodontic

وابسته به ارتودنسی، وابسته به علم ردیف کردن دندانها


Orthodontics

ارتودنسی، (orthodontia) مبحث‌ اصلاح‌ دندانهای‌ کج‌ و معوج‌ در دندانپزشکی‌

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

ارتودنسی

731

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری