معنی اخفا
فرهنگ عمید
پنهان کردن، نهان کردن، پوشیده داشتن،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اختفا، استتار، پردهپوشی، پنهانسازی، پوشاندن، پوشاندن، پوشیدن، نهفتن
اختفا
اخفا، استتار، پنهانی، غیبت، ناپیدایی، نهانسازی
افشا
آشکار، ابراز، اعتراف، برملا، علنی، فاش، لو،
(متضاد) اخفا
پوشاندن
بر کردن، پوشانیدن، اخفا، پردهپوشی، نهفتن، فراگرفتن، کسف
پنهانسازی
اخفا، استتار، پنهانکاری، پوشیدن، کتمان، مخفیسازی، اختفا، نهانسازی،
(متضاد) افشا
پردهپوشی
اختفا، اخفا، پنهانسازی، کتمان،
(متضاد) پردهدری،
(متضاد) افشاگری، پردهدری
فرهنگ فارسی هوشیار
پوشیده داشتن، پنهان داشتن
اخفا ء
(مصدر) پوشیده داشتن پنهان داشتن نهان کردن پوشانیدن، آشکار کردن باز نمودن، (مصدر) نهان گردیدن پوشیده گردیدن.
پوشیده رازی
نهانی راز اخفا ء سر.
واژه پیشنهادی
اخفا
انگلیسی به فارسی
کتمان (حقیقت)، اخفا، اختفا
معادل ابجد
682