معنی اجمال

اجمال
معادل ابجد

اجمال در معادل ابجد

اجمال
  • 75
حل جدول

اجمال در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

اجمال در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اختصار، ایجاز، تلخیص، خلاصه،

    (متضاد) تفصیل
فرهنگ معین

اجمال در فرهنگ معین

  • (مص ل. ) به اختصار سخن گفتن، مبهم و نارسا گفتن، (اِ. ) سخن خلاصه و مبهم. [خوانش: (اِ) [ع. ]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

اجمال در لغت نامه دهخدا

  • اجمال. [اِ] (ع مص) اجمال شحم، گداختن پیه را. بگداختن چربش. (منتهی الارب). || اجمال در طلب، آهستگی کردن در طلب و افراط نکردن. (منتهی الارب). || اجمال شی ٔ؛ گرد آوردن آن بعد از پراکندگی. (منتهی الارب) (تاج المصادر). || اجمال حساب، جمله کردن آن. (منتهی الارب). || اجمال کار؛ نیکو کردن صنیعه. نیکو کردن کار و بسیار کردن آن. (منتهی الارب). || بسیارشتر شدن مرد. (منتهی الارب). بسیارشتر شدن. (تاج المصادر). || خوبی کردن. (منتهی الارب) (تاج المصادر). توضیح بیشتر ...
  • اجمال. [اَ] (ع اِ) ج ِ جمل. شتران نر: بر پشت افیال و اجمال به سرندیب برد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

اجمال در فرهنگ عمید

  • جَمَل
  • به‌کوتاهی سخن گفتن، گفتن مطلبی به‌اختصار،
    (اسم) خلاصه،
    [قدیمی] نیکی کردن در حق دیگران،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اجمال در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

  • فشرده کردن، کوتاهی، کوتاه
فرهنگ فارسی هوشیار

اجمال در فرهنگ فارسی هوشیار

  • کوتاهی در سخن، آهستگی درطلب، خلاصه کردن شتران شتران
فرهنگ فارسی آزاد

اجمال در فرهنگ فارسی آزاد

  • اِجْمال، باختصار مطلبی را گفتن، اختصار، اِبهام،
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید