معنی اجماع

لغت نامه دهخدا

اجماع

اجماع. [اَ] (ع اِ) ج ِ جُمع.

اجماع. [اِ] (ع مص) عزم کردن بر کاری. (تاج المصادر) (منتهی الارب). || اتفاق کردن جماعت بر کاری. متفق شدن. || گرد آمدن بر. || جمله کردن چیزی را. (منتهی الارب). || بر کاری جمع کردن. || اِلف دادن. (منتهی الارب). || راندن همه شتران را. || فرا گرفتن باران همه ٔ زمین را: اجمع المطر. (منتهی الارب). || جمله ٔ پستان اشتر بستن. بستن همه ٔ پستان ناقه را. (منتهی الارب). || فراهم آوردن کار و آماده کردن. (منتهی الارب). || عزم تمام بر یک کار از طرف جماعت اهل حل و عقد، یعنی اشخاص صاحب رأی. (تعریفات جرجانی). || اجماع در لغت بمعنی عزم و اتفاق است و در اصطلاح عبارت است از اتفاق کردن مجتهدین از امت محمد (ص) در یک عصر در خصوص امری دینی. (تعریفات). یکی از سه یا شش اصل فقه و آن عبارت است از اتفاق صحابه از مهاجرین وانصار و همچنین علما (نه عامه) در هر عصری بر امری از امور فقهی. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: اجماع، فی اللغه هو العزم. یقال اجمع فلان علی کذا؛ ای عزم. و الاتفاق. یقال اجمع القوم علی ̍ کذا؛ ای اتفقوا. وفی اصطلاح الاصولیین هو اتفاق خاص. و هو اتفاق المجتهدین من امه محمد صلی اﷲ علیه و آله و سلم فی عصر علی حکم شرعی. و المراد بالاتفاق الاشتراک فی الاعتقاد و الاقوال و الافعال او السکوت و التقریر. و یدخل فیه ما اذا اطبق البعض علی الاعتقاد و البعض علی غیره مما ذکر بحیث یدل علی ذلک الاعتقاد. و احترز بلفظ المجتهدین بلام الاستغراق عن اتفاق بعضهم و عن اتفاق غیرهم من العوام و المقلدین فان موافقتهم و مخالفتهم لایعباء بها. و قید من امه محمد للاحتراز عن اتفاق مجتهدی الشرائع السالفه. و معنی قولهم فی عصر و زمان، ماقل او کثر. فائدته الاشاره الی عدم اشتراط انقراض عصر المجمعین. و منهم من قال یشترط فی الاجماع و انعقاده حجه انقراض عصر المجمعین فلایکفی عنده الاتفاق فی عصر بل یجب استمراره ما بقی من المجمعین احد فلابد عنده من زیادهقید فی الحدّ. و هو الی انقراض العصر لیخرج اتفاقهم اذا رجع بعضهم. و الاشاره الی دفع توهم اشتراط اجتماع کلهم فی جمیع الاعصار الی یوم القیمه. و قید شرعی للاحتراز عن غیر شرعی. اذ لافائده للاجماع فی الامور الدنیویه الدینیه الغیرالشرعیه. هکذا ذکر صدر الشریعه و فیه نظر. لان العقلی قدیکون ظنیاً فبالاجماع یصیر قطعیاً کما فی تفضیل الصحابه و کثیر من الاعتقادیات و ایضاالحسی الاستقبالی قدیکون مما یصرح المخبر الصادق به.بل استنبطه المجتهدون من نصوصه. فیفید الاجماع قطعیته و اطلق ابن الحاجب و غیره الامر. لیعم الامر الشرعی وغیره حتی یجب اتباع اجماع آراء المجتهدین فی امر الحروب و غیرها. و یرد علیه ان تارک الاتباع ان اثم فهوامر شرعی و الا فلا معنی للوجوب. اعلم انهم اختلفوا فی انه هل یجوز حصول الاجماع بعد خلاف مستقر من حی او میت ام لا. فقیل لایجوز بل یمتنع مثل هذا الاجماع. فان العاده تقضی بامتناع الاتفاق علی ما استقر فیه الخلاف وقیل یجوز. و القائلون بالجواز اختلفوا فقال بعضهم یجوز و ینعقد. و قال بعضهم یجوز و لاینعقد. ای لایکون اجماعاً هو حجه شرعیه قطعیه فمن قال لایجوز او یجوز و ینعقد، فلایحتاج الی اخراجه. اما علی القول الاول فلعدم دخوله فی الجنس و اما علی الثانی فلکونه من افراد المحدود. و اما من یقول یجوز و لاینعقد، فلابدّ عنده من قید یخرجه بان یزید فی الحد لم یسبقه خلاف مستقر من مجتهد. ثم اعلم ان هذا التعریف انما یصح علی قول من لم یعتبر فی الاجماع موافقه العوام و مخالفتهم کما عرفت. فاما من اعتبر موافقتهم فیما لایحتاج فیه الی الرأی و شرط فیه اجتماع الکل، فالحد الصحیح عنده ان یقال هو الاتفاق فی عصر علی امر من الامور من جمیع من هو اهله من هذه الامه. فقوله من هو اهله یشتمل المجتهدین فیما یحتاج فیه الی الرأی دون غیرهم. و یشتمل الکل فیما لایحتاج فیه الی الرأی فیصیر جامعاً مانعاً. وقال الغزالی الاجماع هو اتفاق امه محمد صلی اﷲ علیه و آله و سلم علی امر دینی. قیل و لیس بسدید فان اهل العصر لیسوا کل الامه. و لیس فیه ذکر اهل الحل و العقد ای المجتهدین. و لخروج القضیه العقلیه العرفیه المتفق علیهما. و اجیب عن الکل بالعنایه. فالمراد بالامهالموجودون فی عصر فانه المتبادر و الاتفاق قرینه علیه. فانه لایمکن الا بین الموجودین و ایضاً المراد المجتهدون. لانهم الاصول و العوام اتباعهم فلا رأی للعوام.ثم الامر الدینی یتناول الامر العقلی والعرفی. لان المعتبر منهما لیس بخارج عن البین. فان تعلَّق به عمل اواعتقاد فهو امر دینی و الا فلایتصوّر حُجیَّتُه فیه. اذ المراد بالاجماع المحدود الاجماع الشرعی دون العقلی و العرفی ّ بقرینه ان الأجماع حجّه شرعیّه. فما دل ّ علیه فهو شرعی ّ. هذا کله خلاصه ما فی العضدی و حاشیته للمحقّق التفتازانی و التّلویح. اعلم انّه اذا اختلف الصحابه فی قولین یکون اجماعاً علی نفی قول ثالث عند ابی حنیفه. و قال بعض المتأخّرین ای الاَّمدی المختار هو التفصیل و هو ان ّ القول الثالث کان یستلزم ابطال ما اجمعوا علیه فهو ممتنع و الاّ فلا. اذ لیس فیه خرق الاجماع حیث وافق کل واحد من القولین من وجه و ان خالفه من وجه. فمثال الاوّل انهم اختلفوا فی عدّه حامل توفی عنها زوجها. فعند البعض تعتدّ بابعدالاجلین و عند البعض بوضعالحمل فعدم الاکتفأبالاشهر قبل وضعالحمل مجمع علیه فالقول بالاکتفاء بالاشهر قبل الوضع قول ثالث لم یقل به احد. لان ّ الواجب امّا ابعدالاجلین او وضعالحمل. و مثل هذا یسمی اجماعاً مرکباً. و مثال الثانی انّهم اختلفوا فی فسخ النّکاح بالعیوب الخمسه. و هی الجذام و البرص و الجنون فی احد الزّوجین و الجب والعنَّه فی الزوج. والرتق و القرن فی الزوجه. فعند البعض لافسخ فی شی ٔ منها و عند البعض حق ّ الفسخ ثابت فی الکل فالفسخ فی البعض دون البعض قول ثالث لم یقل به احد. و یعبّر عن هذا بعدم القائل بالفصل و اجماع المرکب ایضاً. و بالجمله فالاجماع المرکب اعم مطلقا من عدم القائل بالفصل لانه یشتمل علی ما اذا کان احدهما ای احدالقائلین، قائلاً بالثّبوت فی احدالصورتین فقط.والاَّخر بالثّبوت فیهما او بالعدم فیهما و علی ما اذا کان احدهما قائلاً بالثبوت فی الصورتین والاَّخر بالعدم فی الصورتین. و عدم القائل بالفصل هذه الصوره الاخیره و ان شئت زیاده التحقیق فارجع الی التوضیح و التلویح و قال الچلبی فی حاشیه التلویح و قیل الاجماع المرکب الاتّفاق فی الحکم والاختلاف فی العله و عدم القول بالفصل هو الاجماع المرکب الذی یکون القول الثالث فیه موافقاً لکل من القولین من وجه کما فی فسخ النکاح بالعیوب الخمسه فکأنّهم عنوا بالفصل التفصیل -انتهی.و فی معدن الغرائب: الاجماع علی قسمین مرکب و غیر مرکب. فالمرکب اجماع اجتمع علیه الاَّراء علی حکم حادثه مع وجود الاختلاف فی العله و غیرالمرکب ما اجتمع علیه الاَّراء من غیر اختلاف فی العله. مثال الاول ای المرکب من علّتین، الاجماع علی وجود الانتقاض عندالقی ٔ و مس ّ المراءه اما عندنا معاشر الحنفیّه فبناء علی ان ّ العله هی القی ٔ و اما عند الشافعی فبناء علی انها المس ّ.ثم هذا النوع من الاجماع لایبقی حجه بعد ظهور الفساد فی احد المأخذین ای العلتین. حتی لو ثبت ان القی ٔ غیر ناقض. فابوحنیفه لایقول بالانتقاض و لو ثبت ان ّ المس ّ غیر ناقض. فالشافعی لایقول بانتقاض لفساد العله المبنی علیها الحکم. ثم الفساد متوهم فی الطرفین لجوازان یکون ابوحنیفه مصیباً فی مسئله المس ّ مخطئاً فی مسئله القی ٔ و الشافعی مصیباً فی مسئله القی ٔ مخطئاًفی مسئلهالمس ّ. فلایؤدّی هذا الاجماع الی وجود الاجماع علی الباطل. و بالجمله فارتفاع هذا الاجماع جائز بخلاف الاجماع الغیرالمرکب. ثم قال و من الاجماع قسم آخر یسمی عدم القائل بالفصل. و هو ان تکون المسئلتان مختلفاً فیهما فاذا ثبت احدهما علی الخصم ثبت الاَّخر. لان ّ المسئلتین اًما ثابتتان معاً او منفیتان معاً. و هو نوع من الاجماع المرکب. و له نوعان: احدهما ما اذاکان منشاء الخلاف فی المسئلتین واحداً کما اذا خرج العلماء من اصل واحد مسائل مختلفه و نظیره اذا اثبتناان النهی عن التصرفات الشرعیه کالصلوه و البیع یوجب تقریرها. قلنا یصح النذر بصوم یوم النحر و البیع الفاسد تفید الملک عند القبض بعدم القائل بالفصل. لان من قال بصحه النذر قال بافاده الملک کما قال اصحابنا فاذا اثبتنا الاول ثبت الاَّخر. اذ لم یقل احد بصحه النذر و عدم افاده الملک. و منشاء الخلاف واحد. و هو ان النهی عن التصرفات الشرعیه یوجب تقریرها. والثانی ما اذا کان منشاء الخلاف مختلفاً و هو لیس بحجه. کما اذاقلنا القی ٔ ناقض فیکون البیع الفاسد مفیداً للملک بعدم القائل بالفصل و منشاء الخلاف مختلف. فان ّ حکم القی ٔ ثابت بالاصل المختلف فیه. و هو ان غیر الخارج من السبیلین ینقض الوضوء عندنا بالحدث و حکم البیع متفرع علی ان النّهی عن التصرفات الشرعیه یوجب تقریرها.
- اجماع کردن، اتفاق کردن. جمع شدن: و اغلب امت بر خلع او اجماع کرده بودند. (کلیله و دمنه).


خرق اجماع

خرق اجماع. [خ َ ق ِ اِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) ناموافق با اجماعی. مخالف اجماعی. (یادداشت بخط مؤلف).


اجماع مرکب

اجماع مرکب. [اِ ع ِ م ُ رَک ْ ک َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اتفاق در حکم با اختلاف در مأخذ که با فساد یکی از مآخذ حکم مختلف و اجماع زائل گردد. مثلاً اجماع قائم است بر نقض طهارت در صورت وجود قی و مس معاً، ولی مأخذ نقض در نزد ما قی است و نزد شافعی مس است. پس اگر یکی از این مآخذ زائل شود اجماع نخواهد بود. (تعریفات). و رجوع به اجماع مرکب در کلمه ٔ اجماع شود.


حجیة اجماع

حجیهاجماع. [ح ُج ْ جی ی َ ت ِ اِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) بحثی است از اصول فقه. رجوع به اجماع شود.


اصحاب اجماع

اصحاب اجماع. [اَ ب ِ اِ] (اِخ) در اصطلاح رجالی و در تداول علمای دینی، چند تن از اصحاب ائمه ٔ اطهار (ع) اند و همه ٔ علما معتقدند بر اینکه هر روایتی که از ایشان بطریق صحیح نقل شده و روات از اول سند تا یکی از ایشان موثوق و معتمد باشند، آن روایت را صحیح میدانند و عمل بدان را لازم میشمرند و بعد از آن ملاحظه ٔ احوال خود ایشان یا روات دیگر را که مابین ایشان و معصوم (ع) هستند لازم ندانند و نخستین کسی که مدعی این اجماع بوده ظاهراً ابوعمرو کشی است که معاصر محمدبن یعقوب کلینی بوده و در کتاب رجال خود ادعای اجماع بر صحت روایات آن چند تن کرده و ایشان را برحسب زمان سه طبقه کرده است چنانکه گوید: اسامی فقها از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق که گروه امامیه بر تصدیقشان متفق اند و فقاهت ایشان را مسلم میدارند و آنان را فقیه ترین پیشینیان میدانند شش تن اند بدینسان: زرارهبن اعین، بریدبن معاویه، معروف بن خربوذ، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار نهدی، و محمدبن مسلم طحان طایفی ثقفی. و بعضی بجای ابوبصیر اسدی ابوبصیر مرادی لیث بن مراد بختری روایت کرده اند و فقیه ترین این شش تن نیز زراره بوده است. آنگاه گوید: اسامی فقها از اکابر اصحاب حضرت صادق (ع) که علمای امامیه بر تصحیح و تصدیق روایات ایشان متفق و فقاهت ایشان را مسلم دارند نیز شش تن دیگر بجز شش تن مذکورند و عبارتند از:جمیل بن دراج، عبداﷲبن بکیر، عبداﷲبن مسکان، ابان بن عثمان، حمادبن عیسی، و حمادبن عثمان. و فقیه ترین این شش تن نیز جمیل بن دراج است. سپس گوید: اسامی فقها از اصحاب حضرت کاظم و حضرت رضا (ع) که علمای امامیه بر تصحیح و تصدیق روایات آنان (بهمان معنی که مذکور داشتیم) و علم و فقاهت ایشان متفقند شش تن دیگر بجز دوازده تن یادشده ٔ در بالا هستند و آنان عبارتند از: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، حسن بن محبوب، محمدبن ابی عمیر، عبداﷲبن مغیره، و احمدبن محمدبن ابی نصر. وبعضی از علمای دینی این طبقه را هفت تن دانسته و برخی هم بجای حسن بن محبوب، عثمان بن عیسی و فضالهبن ایوب را یاد کرده اند. باری ابوعمرو کشی آنگاه روایاتی در مدح هر یک از طبقات سه گانه نقل کرده و سید مهدی بحرالعلوم طبقات یادکرده را بدینسان بنظم آورده است:
قد اجمع الکل علی تصحیح ما
یصح عن جماعه فلیعلما
و هم اولوا نجابه و رفعه
اربعه و خمسه و تسعه
فالسته الاولی من الامجاد
اربعه منهم من الاوتاد
زراره کذا برید قد اتی
ثم محمدو لیث یا فتی
کذا فضیل بعده معروف
و هْوَ الذی مابیننا معروف
و السته الاولی اولوالفضائل
رتبتهم ادنی من الاوائل
جمیل الجمیل مع ابان
و العبدلان ثم حمادان
و السته الاخری هم ُ صفوان
و یونس علیهما الرضوان
ثم ابن محبوب کذا محمد
کذاک عبداﷲ ثم احمد
و ما ذکرناه الاصح عندنا
و شذ قول من به خالفنا.
(از ریحانهالادب ج 1).
و علینقی منزوی در فهرست کتابخانه ٔ اهدائی سیدمحمد مشکوه ذیل عنوان «اصحاب اجماع کیانند» پس از نقل نام بیست ودو تن از کشی آرد: و حسن بن داود در کتاب خود مردی بنام حمدان پسر احمد را نیز ازگفته ٔ کشی در شمار اصحاب اجماع آورده است ولی در نسخه های کشی نام چنین کسی دیده نشده است. کسانی که درباره ٔ اصحاب اجماع کار کرده اند، بیشتر راوی شناسان پس از کشی هر یک چیزی در این باره گفته اند ولی کسان زیر جداگانه در آن سخن رانده اند: حجهالاسلام رشتی اصفهانی در دیباچه ٔ کتابچه ٔ «ابان بن عثمان » که جای گفتگو است. و سپس حاجی نوری (متوفای 1320 هَ. ق.) در فایده ٔ هفتم خاتمه ٔ مستدرک الوسائل سخن را بدرازا کشانیده (و 850 بیت نوشته) و در آن سخن گفته است. آقامنیرالدین اصفهانی (متوفای 1342 هَ. ق.) نیز منظومه ای درباره ٔ اصحاب اجماع سروده است (ذریعه 4: 57)، حسن پسر ابوطالب طباطبایی (متوفای 1167 هَ. ق.) (ذریعه 2: 119)، کشف القناع فی اصحاب الاجماع (ذریعه 4: 57)، سیدرضا پسر بحرالعلوم (متوفای 1253 هَ. ق.) (ذریعه 2: 120). (از فهرست کتابخانه ٔ اهدائی سیدمحمد مشکوهبه کتابخانه ٔ دانشگاه ج 2 ص 471).


خرق اجماع کردن...

خرق اجماع کردن. [خ َ ق ِ اِ ک َ دَ] (مص مرکب) اجماعی را نپذیرفتن. اجماعی را مورد قبول قرار ندادن.

فارسی به انگلیسی

اجماع‌

Consensus

فرهنگ عمید

اجماع

اتفاق و هماهنگی گروهی در امری، متفق شدن،
(فقه) اتحاد فقها در مسئله‌ای شرعی، از اصول چهارگانه،

فرهنگ فارسی هوشیار

اجماع

عزم کردن بر کاری، متفق شدن ج جمع ج جمع

فرهنگ معین

اجماع

(مص ل.) گرد آمدن، متفق شدن بر انجام کاری، (مص م.) جمع کردن، (اِمص.) در فقه اسلامی به معنی اتفاق کلمه فقها در مسئله ای یا امری. [خوانش: (اِ) [ع.]]

حل جدول

اجماع

از منابع فقه اسلامی


اجماع و هم رای بودن

اتفاق نظر

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اجماع

سازگاری کردن، همرایی

فرهنگ فارسی آزاد

اجماع

اِجماع، متفق شدن برای انجام دادن کاری، جمع کردن، در اصطلاح فقهی اتفاق صحابه یا علماء یا امت در یک امر دینی است،

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

اجماع

115

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری