معنی اثری از عنصرالمعالی

لغت نامه دهخدا

عنصرالمعالی

عنصرالمعالی. [ع ُ ص ُ رُل ْ م َ] (اِخ) امیر عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندربن قابوس بن وشمگیربن زیار. از امرای دانشمند خاندان زیاری بوده است. وی از زیاریانی است که بعد از منوچهربن قابوس و علی الخصوص پس از غلبه ٔ ترکمانان سلجوقی برایران، حکومت مستقلی نداشته و تنها بعنوان امیرزادگان و مقتدران محلی در قسمتی از طبرستان باقی مانده بودند. اسکندر پدر کیکاوس دارای دستگاه امارت بود و خود نیز امارت گونه ای داشت، ولی ظاهراً این امارت منحصر به قسمت محدودی از گرگان و طبرستان، و بسیار ضعیف بود. و بسبب آنکه زن او فرزند سلطان محمود غزنوی بود، در حدود هشت سال در دستگاه سلطان مودود بسر برد. وچندی به غزو در هندوستان و نیز در سرحدات روم رفت وسپس چند سال در گنجه نزد امیر ابوالسوار شاووربن فضل (فضلون) پادشاه شدادی بسر برد و مدتی را نیز در سفر حج گذرانید. عنصرالمعالی پسری داشت به نام گیلانشاه که کتاب قابوسنامه را برای او نوشت. این کتاب که گویا ابتدا «نصیحت نامه » نام داشت، مقدمات غالب فنون رابا بیانی ساده شامل است و کیکاوس بقصد تربیت فرزند خود همه ٔ رسوم را اعم از لشکرکشی، مملکت داری، اجتماعی و علوم و فنون متداول زمان، مورد بحث قرار داده است. لذا این کتاب حاوی اطلاعات ذیقیمت و متنوعی در مسائل مختلف مربوط به فرهنگ و آداب و عادات ایران در قرن پنجم هجری گردیده است. عنصرالمعانی ظاهراً تا اواخر قرن پنجم هجری (بعد از حدود سال 492 هَ.ق.) و یا اوایل قرن ششم (پیش از حدود سال 508 هَ.ق.) در قید حیات بوده است. رجوع به تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا ج 2 ص 898 و مآخذ ذیل شود: تاریخ طبرستان. مقدمه ٔ قابوسنامه بقلم سعید نفیسی. سبک شناسی ج 2 و 3.


اثری

اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.

اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.

اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.

اثری. [اُ را] (ع اِمص) اسم مصدر از اُثرَه.


ابن اثری

ابن اثری. [اِ ن ُ اَ] (اِخ) رجوع به ماشأاﷲبن اثری شود.

سخن بزرگان

عنصرالمعالی

استاد، پرورنده روان است و پدر و مادر، پرورش دهنده جان.

هرکس که آموزش روزگار او را نرم و دانا نکند، هیچ دانا را در آموزش او رنج نباید بردن که رنج او بی ثمر است.

ای پسر هرچند تو جوانی، پیرو عقل باش، نگویم جوانی مکن، لیکن جوانی خویشتن دار باش و از جوانان پژمرده مباش. چنانچه ارسطالیس می گوید جوانی گونه ای از جنون است.

کودک، دانش به چوب آموزد نه به مهربانی.

بسیار [اتفاق] افتد که ابهت و شجاعت سود ندارد و هر دانش که بدانی روزی به کار آید.

اگر تو را دشمنی باشد، دلتنگ مشو که هر که را دشمنی نباشد، بی قدر و بها باشد.

حل جدول

اثری از عنصرالمعالی

قابوسنامه

قابوس نامه


قابوس نامه

اثری از عنصرالمعالی

واژه پیشنهادی

اثری از عنصرالمعالی

قابوس نامه


اثری از بنیادگرای ناراضی

اثری از محمدصادق خرازی


اثری از صفیه گلرخسار

اثری از محسن حمید


اثری از آنتونی رابینز

اثری از افکار بزرگ


اثری از عبدالحسین زرینکوب

اثری از عبدالحسین زرینکوب

معادل ابجد

اثری از عنصرالمعالی

1311

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری