معنی اتشدان

فارسی به عربی

حل جدول

اتشدان

مجمر


اتشدان ومنقل

مجمر


اتشدان حمام

تون، تونتاب، گلخن


اتشدان گرمابه

تون، گلخن


اتشدان و مجمر

ناردان

فارسی به آلمانی

اتشدان

Feuerstelle (f), Herd (m), Kamin (m)

آلمانی به فارسی

Herd (m)

اجاق , اتشدان , کف منقل , (.mj) منزل , سکوی اجاق , کوره کشتی.


Feuerstelle (f)

اجاق , اتشدان , کف منقل , (.mj) منزل , سکوی اجاق , کوره کشتی.


Kamin (m)

اجاق , اتشدان , کف منقل , (.mj) منزل , سکوی اجاق , کوره کشتی.

اسپانیایی به فارسی

fogn

اجاق، اتشدان، کف منقل، منزل، سکوی اجاق، کوره کشتی.


hogar

اجاق، اتشگاه، کانون، بخاری، منقل، اجاق، اتشدان، کف منقل، منزل، سکوی اجاق، کوره کشتی، خانه، منزل، مرزوبوم، میهن، وطن، اقامت گاه، شهر، بخانه برگشتن، خانه دادن (به)، بطرف خانه، خانه، سرای، منزل، جایگاه، جا، خاندان، برج، اهل خانه، اهل بیت، جادادن، منزل دادن، پناه دادن، منزل گزیدن، خانه نشین شدن، خانواده، صمیمی، اهل بیت، مستخدمین خانه، خانگی.

سوئدی به فارسی

hrd

اجاق، اتشدان، کف منقل، منزل، سکوی اجاق، کوره کشتی،


eldstad

اجاق، اتشگاه، کانون، بخاری، منقل، اجاق، اتشدان، کف منقل، منزل، سکوی اجاق، کوره کشتی،

عربی به فارسی

موقد

اجاق , اتشگاه , کانون , بخاری , منقل , اتشدان , کف منقل , منزل , سکوی اجاق , کوره کشتی

معادل ابجد

اتشدان

756

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری