معنی اتراق

لغت نامه دهخدا

اتراق

اتراق. [اُ ت ُ / اُ] (ترکی، اِ) توقف چندروزه در سفری بجائی.
- اتراق کردن، نشستن در منزلی چند روزی. موقتاً در منزلی اقامت گزیدن.

فرهنگ عمید

اتراق

توقف موقت مسافر در جایی میان راه،

فرهنگ فارسی هوشیار

اتراق

ترکی بارافکنی (اسم) توقف چند روزه در سفری بجایی. ترکی برآسودن لنگر انداختن بارافکندن ترکی ماندن


اتراق کردن

بار افکندن چندی ماندن (مصدر) توقف کردن در منزلی چند روزی موقتا در منزلی اقامت گزیدن.

فرهنگ معین

اتراق

(اُ) [تر.] (اِ.) = اطراق: توقف کردن در حین سفر، اقامت کوتاه مدت در جایی خاصه هنگام شب.

حل جدول

اتراق

شب ماندن در جایی


اتراق شبانه

اباته


شب را در جایی ماندن

اتراق،اباته


استراحت مسافر وسط راه

اتراق


شب ماندن در جایی

اتراق


استراحت بین راه

اتراق


در جایی ماندن

اقامت ،‌اتراق ، بیتوته

مترادف و متضاد زبان فارسی

اتراق

اسکان، اقامت، بیتوته، توقف، جایدهی، جایگیری

واژه پیشنهادی

گویش مازندرانی

بنه

اتراق گاه

معادل ابجد

اتراق

702

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری